چکیده:
علینامه یکی از حماسه های دینی ـ تاریخی نادر قرن پـنجم هجـری، اسـت کـه محتوای آن بیان حوادث و رویدادهای تاریخی از خلافت امام علی(ع ) تـا پایـان نبرد صفین است . مطالعه ی این اثر نشان مـی دهـد کـه سـراینده ی آن، عـلاوه بـر گزارش این رویدادها در پی برجسته نمودن باورها و اعتقادات شیعیان میباشـد. این موضوع با در نظر گرفتن جدال شیعیان و اهل سنت در قرن پنجم ، ما را به این پرسش اساسی رهنمون میکند که آیا منظومه ی علینامه تنها به بیـان حـوادث و رویدادهای صدر اسلام اکتفا میکند، یا در پس روایت خود، به اثبات حقانیت امام علی (ع ) و باورهای شیعی نیز چشم داشته است ؟ مدعای ما این است که منظومه ی علینامه ، سعی دارد با توجه به شرایط و زمینه های فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم ، همزمان با بیان حوادث جمل و صفین ، به طرد دیدگاه های اهل سـنت پرداختـه و مفاهیم شیعی را برجسته سازد. این مقاله ، براساس نظریه ی تحلیل گفتمان لاکلا و موفه فراهم آمده است .
Alinameh is one of rare religious – historical epopees of the fifth century (hijri)، which its content includes expression of historical events from the beginning of Imam Ali (AS) caliphate to the end of the battle of Siffin. Reading of this work indicates that the poet has seeking to glorify the beliefs of Shiites in addition to report the events. This issue besides considering of Shiites and Sunnites controversy during fifth century (hijri) led us to the fundamental question on if Alinameh epopee limited itself only to describe the events of early Islamic period or behind its narrative it was seeking to proof the rightfulness of Imam Ali (AS) and Shia beliefs. Our claim is that the Alinameh epopee is trying to reject Sunnites'' viewpoints and to glorify Shi''a concepts beside expression of the Camel and Siffin events، considering the social and cultural conditions and contexts of the fifth century (hijri). This paper has been written based on Laclau and Moufe Discourse Analysis Theory.
خلاصه ماشینی:
به عبارتی ، ربیع ، نشانه های گفتمان شیعی را در منظومه ی خـود، حـول اثبات حقانیت امام علی (ع ) و شیعه ، مفصل بندی کرده و در کنار روایت خود از حـوادث و رویدادهای تاریخی ، مدام به برجسته سازی آنها میپردازد و در این فرایند به آیات قرآنـی ، داستانها و رویدادهای صدر اسلام استناد میکند.
و در جای دیگر می گوید: علی نامه خواند زفــــان خرد کــه تا زو به هر دو جهان برخورد 2 علی نامه را مایه از راستی ست سخن کاو دروغ آمد از کاستی ست از این رو، در فرایند حاشیه رانـی ، عناصـر حماسـی و پـیش از اسـلامی ماننـد رسـتم ، اسفندیار، کیقباد و انوشیروان در برابر نشانه های گفتمان شیعی، طرد میشوند؛ جالب این کـه ربیع خود در منظومه به صراحت بر این نکته اشاره میکند: ز شهنامه ی رستم و گیو و طوس شنیدی بسی زرق و هزل و فسوس از آن نیست پذیرفته از صد یکی بر این کـــرده بر دین نیارد شکی جهــــان آفرین تا جهان آفرید چـــو حیـدر سواری دگر ناورید اگر چنـــد بد رستم او مرد مرد چـــو گردی بدی با علی در نبرد 3 اگر عهــــد او در بدی روستـم غلامیش را بنهـــادی سر یر قدم به همین دلیل ربیع به شکل هوشـمندانه ای، جهـت توصـیف امـام علـی (ع ) و یـارانش ، هیچ گاه به شخصیت های حماسی و پیش از اسلامی رجوع نمیکند و دقیقا جهـت توصـیف مخالفان امام علی (ع )، از آن نشانه ها بهره میگیرد.