چکیده:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدا «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدا فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسان محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عامل اخلاقی نیز تاثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدا داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدا غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی ـ تحلیلی است.
Due to origin of human agency، Allameh Tabatabaie has proposed “Monotheistic Ethics” that not only encourages attitude of limited human in this mundane world toward ethics of metaphysics but also it has considerable effects on objective realization of ethical values as well as creating motivation in ethical factor. Also due to the internal origin، in addition to analyzing human soul forces، he has proposed “rational ethics” and for him، human ethical responsibility is subjected to his entitlement of ethical comprehension. And because of the ultimate origin، it is known for him that the most important element in morality of the act is having divine motivation. Illustrating these three principles concerning human، the paper aims at analyzing and explaining Allameh Tabatabaie viewpoint regarding anthropology in ethics. Referring to opinions، the method of the study is documentary and about illustrating the content، it is analytico-descriptive.
خلاصه ماشینی:
مکتبی که جهانبینی مادی دارد، انسان و سایر پدیدههای جهان را حاصل حرکت کور و بیهدف ماده میداند و به جهت اینکه برای جهان و انسان مبدأ و معادی قائل نیست، خیر و سعادت انسان و اخلاق نیک و بد او را براساس همین عالم مادی ترسیم خواهد نمود؛ اما طرز تفکر کسی که جهانبینی الهی دارد و پیدایش انسان و جهان را در اثر اراده و علم و تدبیر و حکمت ذات پروردگار دانا و توانا و حکیم میداند و همچنین جهان آفرینش را غایتدار و انسان را موجودی باکرامت، باقی و مسئول میشمارد و برای جهان مبدأ و معادی قائل است، این نظام را به گونۀ کاملا متفاوت ترسیم خواهد نمود.
این پژوهش براساس این مبادی سهگانه در دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به انسان، در پی پاسخ گفتن به این مسئله است که نوع نگرش انسانشناختی علامه بر مبنای این مبادی سهگانه، چه تأثیراتی را در نظرات اخلاقی ایشان داشته است؟ به بیان دیگر، نقش مؤلفههای انسانشناختی بهلحاظ مبادی فاعلی، داخلی و غایی انسانشناختی در اخلاق از دیدگاه علامه چیست؟ دیدگاه ایشان را در این رابطه باید در لابهلای تفسیر ایشان از آیات قرآنی مربوط به انسان در تفسیر شریف المیزان 1 و نیز برداشت ایشان از روایات تفسیری معصومان دربارۀ انسان جستجو کرد.
(شاکر، 1384: 3 / 554) هماهنگی مبادی سهگانه در فعل اخلاقی نگریستن به انسان بر مبنای این مبادی سهگانه، تلفیقی از اخلاق توحیدی، اخلاق عقلانی و اخلاق غایتگرای مبتنی بر نگرش توحیدی را در نظام فکری علامه ترسیم میکند که تأمینکنندۀ حیث وجودشناختی، معرفتشناختی و انگیزشی یک عمل فضیلتمندانه است.