Abstract:
زمینه و هدف
مرثیه دراصطلاح بمعنای سرودن شعر در رثای شخص است و از نخستین ادوار شعر فارسی وجود داشته است. این گونه ادبی در عصر صفوی با حادثه کربلا پیوند خورد و رفتهرفته بصورت یک فرهنگ استوار درآمد. از آن زمان شاعران شیعی به سرودن اشعار مذهبی، بویژه اشعار عاشورایی و شرح جزییات وقایع آن پرداختند. اهلی شیرازی، بابافغانی شیرازی و فضولی بغدادی، ازجمله شاعران بزرگ عصر صفوی هستند که در رثای امامحسین (ع) و شهیدان کربلا اشعار شورانگیزی سرودهاند. در این پژوهش ۳۱۸ بیت از اشعار عاشورایی شاعران مذکور از دیدگاه سبکشناسی بررسی و سبک آنها، با تحلیل آماری دادهها، در سه سطح ادبی، زبانی و فکری پژوهیده شده است.
روش مطالعه
روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانهای) است. با مراجعه به دواوین سه شاعر، ده شعر رثایی در سوگ امامحسین (ع) و یارانش بعنوان جامعه آماری این پژوهش گردآوری شد که مجموعا بالغ بر سیصدوهجده بیت است؛ نگارنده پس از جمعآوری اطلاعات به توصیف سبکشناسانه ابیات مرثیهها در سه سطح زبانی، ادبی و فکری دست یازیده و درنهایت نیز تحلیل براساس یافتههای استخراجشده صورت گرفته است.
یافتهها:
هرچند در این مرثیهها شاعران به صناعات شعری چندان وقعی نمینهند، اهلی شیرازی نسبت به دو شاعر دیگر کاربردهای هنریتری دارد.
نتیجهگیری:
در سطح زبانی، اغلب مرثیهها اوزان سنگین و لحنی آرام و غمانگیز دارند. بسامد واژگان عربی و نیز واژههایی با گفتمان عزاداری عاشورا (مانند کربلا، خون، شهید، غم) در همه مرثیهها چشمگیر است. ساختار نحوی بسیاری از جملهها بضرورت شعر بهم ریخته، ولی این دگرگونیها در شعر متداول بوده و برجستگی محسوب نمیشود. در سطح فکری نیز همه مرثیهها موید شیعی بودن شاعران است؛ نسبتدادن حادثه عاشورا به فلک که نوعی جبرگرایی است، در این اشعار چشمگیر است. مهمترین برآیند پژوهش حاضر آشکار کردن شباهتها و تفاوتهای سبکی مرثیههای این سه شاعر و شناخت دیدگاه آنان درمورد سیدالشهدا (ع) است که تزکیه روح در چشمه زلال سوگواری عاشورا را درپی دارد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Lamentation in the term means composing poetry in a person's mourning and has existed since the first periods of Persian poetry. This literary genre was associated with the Karbala incident in the Safavid era and became a well-established culture. Since then, Shiite poets have written religious poems, especially Ashura poems, detailing their events. Ahli Shirazi, Babafghani Shirazi and Fuzuli Baghdadi are among the great poets of the Safavid era who wrote exhilarating poems in the mourning of Imam Hussein (AS) and the martyrs of Karbala. In this research, 318 verses of Ashura poems of the mentioned poets have been studied from the stylistic point of view and their style has been studied in three levels of literature, language and thought by statistical analysis of the data.
METHODOLOGY: The research method in this article is descriptive-analytical and the data collection method is documentary (library). Referring to the three poets, ten mourning poems in mourning for Imam Hussein (AS) and his companions were collected as the statistical population of this study, which totals three hundred and eighteen verses; After collecting the information, the author has achieved a stylistic description of the verses of the elegies at three linguistic, literary and intellectual levels, and finally the analysis has been done based on the extracted findings.
FINDINGS: Although in these elegies, poets do not pay much attention to poetic industries, Ahli Shirazi has more artistic uses than the other two poets.
CONCLUSION: At the linguistic level, most of the laments have heavy weights and a calm and sad tone. The frequency of Arabic words as well as words with the mourning discourse of Ashura (such as Karbala, blood, martyr, grief) is significant in all elegies. The syntactic structure of many sentences is necessarily confused with poetry, but these changes are common in poetry and are not considered prominence. At the intellectual level, all the elegies confirm that the poets are Shiites; Attributing the incident of Ashura to the sky, which is a kind of determinism, is significant in these poems. The most important result of the present study is to reveal the similarities and stylistic differences of the laments of these three poets and to know their views about the martyrs, which cultivates the soul in the clear source of mourning for Ashura.
Machine summary:
با مراجعه به دواوين سه شاعر، ده شعر رثايي در سوگ امام حسين (ع ) و يارانش بعنوان جامعۀ آماري اين پژوهش گردآوري شد که مجموعا بالغ بر سيصدوهجده ب ت ي است ؛ نگارنده پس از جمع آوري اطّلاعات به توصيف سبک شناسانۀ ابيات مرثيه ها در سه سطح زباني، ادبي و فکري دست يازيده و درنهايت نزي تحليل براساس يافته هاي استخراج شده صورت گرفته است .
لعن ونفرين يزيد و شمر و دشمنان اسلام و دعاي مؤمنان و گرفتن انتقام خون اباعبدالله (ع ) از مضامين عمدة اينگونه اشعار است ؛ بنابر اهمّيتي که مرثيه هاي اين شاعران در شناساندن فرهنگ عاشورا دارند، در پژوهش حاضر اشعار آنان از جهت سبک و ساختار در سه سطح ادبي، زباني و فکري بررسي شده است .
بطور کلي در اين شعر، ١٠ استعارة مصرّحه (آتش استعاره از درد و رنج بسيا ر/ آب حيات استعاره از امام حسين (ع ) / يزيد استعاره از حاکم ستمگر زمانه / آينه استعاره از قلب شاعر)، ٥ استعارة مکنيه (چرخ ، استعارة مکنيّه )، ٩ کنايه (جامه قبا کردن : دريدن جامه از شدّت اندوه و ناراحتي بسيار)، ٥ تضاد، ٣ اغراق ، ٣ تلميح (داستان خضر(ع ) و آب حيات / اژدها و فروبردن : عصاي موسي)، ٢ مجاز، ٢ حشو مليح ، ١ حسن تعليل و نيز ١ تشبيه (بيت ١٥: تشبيه تيغ يا شمشير علي (ع ) به اژدها که تلميح به عصاي موسي (ع ) نيز دارد) بکار رفته است ؛ تقريبا همۀ ابيات تناسب دارند، در ١٢مورد، شاعر به تناسب بيشتر توجّه کرده است (غم ، ماتم ، جامه دريدن / سعي، صفا، مروه ، کعبه ).