Abstract:
خاستگاه داستان نویسی نوین اروپا است که با فاصله زمانی چشمگیری به شرق راه یافت. اگرچه پیشینهای از روایات کهن شفاهی و بعضا مکتوب از افسانهها و حکایتها در همه کشورهای شرقی وجود داشته است، امّا تفاوت اساسی میان این گونههای روایی با داستان کوتاه و رمان وجود دارد. ترجمه آثار داستاننویسان غربی، زمینه آشنایی با ژانر ادبی داستان را برای مناطق شرقی و به تبع آن نویسندگان ایران و مناطق مختلف آن به ویژه غرب ایران فراهم کرد که نگاهی به ساختار و محتوای داستانهای نویسندگان غرب ایران، گویای این تاثیرپذیری است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی آثار شاخص داستانی این مناطق چگونگی آغاز داستاننویسی و سیر ساختاری و محتوایی داستاننویسی را در غرب ایران تحلیل کردهاست. بررسیها بیانگر آن است که داستانهای نویسندگان این مناطق با زبان روایی ساده و رئالیستی(رئالیسم اجتماعی)، زندگی مردمانی را روایت میکنند که گرفتار فقر، جهل، روزمرگی و تنگناهای معیشتی هستند. از نظر عناصر داستانی نیز موضوع داستانها، رنگ اقلیمی، شیوه روایتگری و نوع شخصیّتپردازی برجستهترین شاخصهای ساختاری داستانهای نویسندگان غرب ایران است. موضوع داستانهای آنان عمدتا به مسائل و واقعیّات موجود در در منطقۀ غرب ایران در دورۀ پهلوی همچون، فقر، بیکاری، ظلم و ستم خوانین محلی و خشونت علیه زنان اشاره دارد که بیشتر آنها به شیوه روایتگری و نقالی، در قالب شخصیّتهای فرودست جامعه با رنگ و بوی اقلیمی بیان شدهاست.
The literary origin of the modern-day style is geographically ascribed to the West (Europe), which reached the East at considerable intervals. Although there has been a history of ancient oral and sometimes written legends and anecdotes in all Eastern countries, there is a fundamental difference between these types of narratives with short stories and novels. Translating the works of Western storytellers provided an introduction to the literary genre of fiction for the eastern regions, and consequently for Iranian writers, and especially for western Iran, a look at the structure and content of Western Iranian writers' stories suggests this influence. The present study, while investigating the effects of the fictional index of these areas, has analyzed how the storytelling began and the structural and content development of storytelling in western Iran. Studies show that the stories of the writers of these areas, in simple realistic narrative (social realism), narrate the lives of people suffering from poverty, ignorance, day-to-day living, and the bottlenecks of living. In terms of fictional elements, the subject of stories, climate, narrative style, and personality type are the most prominent structural indicators of Western Iranian writers' stories. The subject of their stories mainly focuses on issues and realities in western Iran (Pahlavi era) such as poverty, unemployment, local oppression, violence against women, most of them narrative and narrative, in the form of subordinate personalities of color. And the smell of climate is expressed.
Machine summary:
از اينرو نويسندگان مناطق غربي ايران با نثري ساده و بدون تکلف و با تلفيقي از مؤلفه هاي اقليمي، واقعيتهاي موجود در جامعۀ خويش را بازتاب داده و آثار فراواني در اين زمينه خلق کرده اند که شاخصترين آنها عبارتند از: سالهاي ابري، شوهرآهو خانم ، دهقان ، برفابه هاي بهاري، زمستان بيبهار و .
امّا نويســـندگان بعد از آنها که شـــامل چهره هايي چون علياشـــرف درويشيان ، عليمحمد افغاني، منصور ياقوتي، ابراهيم يونسي و لاري کرمانشاهي هستند، با خلق آثاري چون ؛ سالهاي ابري، شوهر آهو خانم ، دهقانان ، زمستان بيبهار، برفابه هاي بهاري و...
پژوهش حا ضر، ساختار و محتواي آثار دا ستاني نويسندگان اين منطقه را با تکيه بر آثار علياشـــرف درويشـــيان ، عليمحمد افغاني، منصـــور ياقوتي، ابراهيم يونســـي و لاري کرمانشاهي، بررسي ميکند و به پرسشهاي زير پاسخ دهد: - آثار داستاني غرب ايران به چه موضوعاتي پرداخته اند؟ - ساختار عناصر داستاني داستانهاي غرب ايران چگونه است ؟ ٢-١.
- کشــمکش پيرنگ : در داســتانهاي مزبور بعد از حادثه ، کشــمکش روي ميدهد، دل بستن سيد ميران به هما در داستان شوهر آهو خانم ، شناخت محيط اطراف و پي بردن به جايگاه اجتماعي فرودســت خويش توســط شــريف دراويشــه در داســتان ســالهاي ابري، خودداري باباحيات از فر ستادن گوهر به قلعۀ اربابي و ايستادگي در برابر اتاخان در دا ستان دهقانان ، ازدواج مادر علي لاري کرمانشـــاهي با ناپدري خشـــن و نامهربان در داســـتان برفابه هاي بهاري، جدايي پدر و مادر ابراهيم در داســتان زمســتان بيبهار، کشــمکشــهاي شاخص اين داستانها هستند.