Abstract:
میرشمسالدین فقیر دهلوی (1115ـ 1183 ه.ق) ادیب، شاعر و بلاغی شهیر هند است که متاسفانه در ایران چندان شناخته نیست. از فقیر آثار مهمی در بلاغت فارسی و نیز منظومههای دینی و عاشقانه بر جای مانده که نشان از سخندانی و دانش او در علوم ادبی دارد. دیوان میرشمسالدین تاکنون تصحیح و چاپ نشده و بررسی جامعی نیز درباره شعر او صورت نگرفته است. قدیمیترین نسخة موجود از دیوان فقیر مربوط به زمان حیات وی است که در دانشگاه علیگر هند نگهداری میشود. نسخهای نیز به نام دیوان فقیر در یکی از کتابخانههای ایران مضبوط است که متعلق به او نیست و بر اثر سهو فهرستنویسان به وی نسبت داده شده است. فقیر دهلوی بیش از آنکه تحت تاثیر سنّت شاعران دورخیال هندی باشد، به شیوة ایرانی این سبک گرایش دارد. شعر او با وجود اینکه در سالهای پایانی سبک هندی قرار دارد، در مقایسه با شعرای همدوره و پیشینیانش ساده و روشن است و مضامین پیچیده و استعارههای غامض در آن به ندرت مشاهده میشود. بررسی ویژگیهای سبکی و مضامین شعر فقیر دهلوی به معرفی بیشتر بخشی از میراث ادب فارسی در شبه قاره یاری میکند که در این مقاله بدان پرداخته شده است.
Machine summary:
دیوان فقیر دهلوی، شعر فارسی، سبک هندی، نسخه خطی، قرن دوازدهم ، زبان و درونمایه مقدمه معیارهای ارزشگذاری دربارة ادوار شعر فارسی خالی از اشکال نیست ؛ نگاهی تاریخی به جریانهای هنری و شکل گیری سبکهای ادبی در دوره های مختلف بوضوح نشان میدهد که مجموعه ای از عوامل مختلف در این تغییر و تحولات مؤثر بوده اند و اساسا مستقل دانستن ادبیات از عوامل بیرونی ـ آنگونه که فرمالیستهای افراطی معتقدند ـ چندان صواب نیست .
نسخه کتابخانه مرعشی با ابیات زیر آغاز میشود: این نســخه بیـربط کـه دیـوان فقیـر اسـت مجمــوعۀ احــوال پـریـشــان فقیـر اســت از ســوز و گــدازی کــه شناســد دل روشــن هـر مصـرع آن شـمع شبسـتان فقیـر اسـت فهرست نویس محترم به رؤیت صفحۀ نخست نسخه اکتفا کرده و عجیب اینکه فقیر مذکور را به یقین فقیر دهلوی پنداشته است ؛ عجیبتر اینکه این غزل را تا ابیات پایانی نخوانده و به تخلص شاعر توجهی نکرده است : «واقـف » به تو تسـلیم نمــودم تـو نگهــدار این نسخــه بیـربط کـه دیـوان فقیـر اسـت سبک شعر فقیر پژوهشگران و منتقدان ادبی دربارة نامگذاری دوره صفوی در تاریخ ادب فارسی نظرات متضادی دارند؛ گروهی با استناد به جغرافیای شکل گیری و شاعران بانی این سبک ، آن را سبک اصفهانی مینامند و عده ای دیگر معتقدند از آنجایی که این سبک در شبه قاره هند و تحت تأثیر فرهنگ این سرزمین تکوین یافته ، باید به نام سبک هندی خوانده شود.
در دیوان او از ترکیبات پیچیده و انتزاعی شعرای هندی این دوره نیز خبری نیست و بیشتر از ترکیبهای ساده بهره برده است که متناسب با زبان روان و ساده شعر اوست .