Abstract:
صاحبنظران قدیم و جدید ،عموما شعر را کلامی مخیل دانسته اند که عنصر خیال جزء لاینفک آن است.آنها در تعریف خود از خیال انگیزی شعر، غالبا بر بکارگیری شگردهای بیانی چون تشبیه ، استعاره، مجاز و...بعنوان ابزار تصویرساز و موجد صورخیال تاکید کرده اند؛حال آنکه در اشعار شاعران معاصر و گذشته، نمونه های فراوانی میتوان به دست داد که شعر از صورخیال در معنی متداول در میان ادبا عاری است؛اما خیال انگیز مینماید وبا خواندن آن، عواطف خواننده برانگیخته میشود وتصویری عینی از صحنه ای عاطفی در نظرش مجسم میگردد.اینگونه اشعار،غالبا در مضامین عشق، زیبایی و بزرگداشت انسان و پیوندهای انسانی سروده شده اند.از آنجا که این نوع شعرها فاقد صور خیال هستند، عناصر روایی چون شخصیت پردازی، صحنه پردازی، گفتگو و... به تصویری شدن این اشعار کمک میکنند؛ علاوه بر آن، در حوزه زبان نیز، کاربرد گروهها و ترکیبهای وصفی، قیدی، فعلی، نقش مهمی در عینی شدن تصاویر اینگونه اشعار ایفا میکند.محمود فتوحی ، این تصاویر را که از رهگذر کاربرد قاموسی واژه های زبان در ذهن حاصل میشود، تصویرهای زبانی یا واقعی مینامد و آنرا مختص نثر میداند؛در حالیکه در شعر نیز میتوان از آنها سراغ گرفت.در این پژوهش، اشعار وحشی بافقی از این حیث بررسی میگردد.روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و سوال اصلی پژوهش آن است که کاربرد تصویرهای زبانی در اشعار وحشی چگونه است؟ یافته¬ها نشان میدهد که اشعار این شاعر، آکنده از تصاویر زبانی است ،بگونه¬ای که میتوان این خصیصه را از ویژگیهای سبکی شعر او دانست.
Machine summary:
بعنوان ابزار تصــویرســاز و موجد صــورخیال تأکید کرده اند؛حال آنکه در اشــعار شـاعران معاصـر و گذشـته ، نمونه های فراوانی میتوان به دسـت داد که شعر از صورخیال در معنی متداول در میان ادبا عاری اســـت ؛اما خیال انگیز مینماید وبا خواندن آن ، عواطف خواننده برانگیخته میشــود وتصــویری عینی از صــحنه ای عاطفی در نظرش مجســم میگردد.
محمود فتوحی ، این تصـاویر را که از رهگذر کاربرد قاموسـی واژه های زبان در ذهن حاصل میشود، تصویرهای زبانی یا واقعی مینامد و آنرا مختص نثر میداند؛در حالیکه در شــعر نیز میتوان از آنها ســراغ گرفت .
خلوتی خواهم و در بســـتــه و یــک محرم راز که گشــایم ســر راز و گله ای چند قدیــــــــم (وحشی:١٠٤) دربیت زیر،عنصر زیبایی در تصویری کردن شعر مؤثر افتاده است : از چشـــم مـن بــه خـود نـگر و منع کن مرا بـی اخـتیــار اگر نشـــوی در ســـجود خویش (همان ٩٢) گرچه مضـمون زیبایی در اشـعار غنایی اغلب با مقولۀ عشق درهم میآمیزد و این دو به یاری یکـدیگر تصـــاویر را پـدیـد میآورند ؛اما در دیوان وحشـــی به ابیاتی برمیخوریم که فارغ از مضـامین یادشـده ،تصـویر عینی پدیده ای در نظر خواننده مجسـم میشـود که سرشار از بار عاطفی نیز هست و خیال انگیز مینماید.
بررسـی تصـویرهای زبانی در اشـعار وحشـی ،در کنار پژوهش سوسن جبری که غزلیات سـعدی را از این حیث بازکاوی کرده اسـت ، میتواند به عنوان فتح بابی برای پژوهشهای بیشتر در اشـعار دیگر شاعران گذشته و حال مورد توجه قرار گیرد تا با جمع آوری نمونه های بیشتر در دیگر شعرها ، بتوان در ارائۀ تعریف شعر، صور خیال و تصویرهای شعری به بازبینی پرداخت .