Abstract:
از آنجا که کتاب کلیله و دمنه ، از کتب اخلاقی و تعلیمی در حکمت عملی و شیوه تدبیر است ، سعی نویسنده بر این بوده که در قالب قصّه ها ، حکایتها و تمثیلها به بیان پند و اندرز و گوشزد کردن مسائل اخلاقی و همچنین تشریح افکار و اندیشه های خود بپردازد. بکارگیری سبک قرن ششم و آوردن شیوه قصّه در قصّه ، باعث شده است که قصّه ها و تمثیلهای کلیله و دمنه از کثرت و تنوّع کاربرد شخصیّت – چه انسانـی و چه حیوانـی – برخوردار شود ؛ چرا که پایه و اساس هر داستانی را شخصیّتهای آن تشکیل میدهد که خود عامل یا معمول رخدادها هستند . در این نوع سبک قصّه گویی ، کوتاه بودن حکایتها و نبود فرصت کافی برای پرداخت شخصیّتها ، پرداختن به محتوا در درجه اوّل و اهمّیّت ندادن به ویژگیهای ظاهری قصّه بوضوح دیده میشود و میتوان گفت که اکثر شخصیّتها ، شخصیّتهای ساخته شده توسّط نویسنده هستند .
در این مقاله، نگارنده کوشیده است سبک قصّه گویی و پردازش شخصیّتها را در کلیله و دمنه – با سنجش آن در معیارهای سبکی مدرن – مورد بررسی قرار دهد .
Machine summary:
در این نوع سبک قصه گـویی ، کوتـاه بودن حکایتها و نبود فرصت کافی برای پرداخت شخصیتها ، پرداختن به محتوا در درجـة اول و اهمیت ندادن به ویژگیهای ظاهری قصه بوضوح دیده میشود و میتوان گفت که اکثر شخصیتها ، شخصیتهای ساخته شده توسط نویسنده هستند .
اما برای این که بتوانیم نگاه دقیقتری به کلیله و دمنه بیندازیم و سبک ارائة آنچه را کـه قصه و تمثیل مینامیم ارزیابی کنیم ، نخست باید به این سؤال پاسخ دهیم که قصـه ، از نظـر منتقدان ادبی چیست ؟ به عبارت دیگر، ابتدا باید قصه را تعریف کنیم ؛ تـا بـدانیم آنچـه در این کتاب آمده است ، میتواند عنوان قصه به خود گیرد یا خیر؟ بعضی ، قصه و داستان را دو کلمة مترادف میدانند.
در کلیله و دمنه ، بیشتر شخصیتها از زبان راوی توصیف میشود که راوی قصه ، غیـر از راوی اصلی کتاب ، ممکن است کلیلـه باشد ، یا دمنــه و یـا یکـی دیگـر از شخصـیتهای حیوانی و یا انسانی داستان .
کوتاه بودن حکایتها و نبود فرصت کافی برای پرداخت شخصیتها ، پرداختن به محتوا در درجة اول و اهمیت ندادن به ویژگیهای ظاهری داستان بوضوح دیده میشود و میتوان گفت که اکثر شخصیتها ، شخصیتهای ساخته شده توسط نویسنده هستند .