چکیده:
در فقه اسلامی تعلق تکلیف به افعال اشخاص مست و نفوذ تصرفات قولی و فعلی و آثار وضعی این تصرفات، مورد بحث و مناقشهی اصولیان و فقیهان واقع شده است. در حالیکه اصولیان با تکیه بر شروطی چون توانایی فهم تکلیف از سوی مکلف و از راه قیاس بر نائم، غافل و مجنون قائل به عدم تعلق خطاب التکلیف به تصرفات شخص مست هستند و تنها از حیث خطابالوضع با تحلیل مسأله به ترتب مسببات بر اسباب، مست را مأخوذ و ملتزم به عواقب اقوال و افعال خود میدانند. مست متعدی که بدون وجود یکی از معاذیر شرعی نظیر اکراه و اضطرار از روی علم و عمد، شرب مسکر نموده است، به دلیل اختیار و آگاهی در ایجاد حالت مستی و از سوی دیگر به جهت ارتکاب محرمات شرعی، مستوجب تنبیه و تغلیظ و التزام به عواقب اعمال خود میباشد. در مقابل مست معذور که مستی وی مأذون به اذن شرع و از باب اخذ به رخصت بوده است، از تحمل عواقب اعمال و اقوال خود معاف به شمار میآید
خلاصه ماشینی:
"در التمهید آمده است: «همهی اصولیین حتی قائلین به جواز تکلیف بمالایطاق (مانند مکلف کردن شخصی به دویدن در حالیکه پاهایش بسته شده)، شرط تکلیف را وجود عقل، درک و فهم خطاب شارع میدانند و قول به تکلیف این گروه؛ یعنی غافل، مست و امثال آنها ضعیف است» (الاسنوی، بیتا، ص112).
اگر بر شرب مسکرات اکراه شده باشد، مکلف نیست؛ مگر به خطابالوضع و حکم مست در این مورد مانند صاحی است؛ یعنی تصرفات وی نافذ است (اصح).
2ـ6ـ ادلهی معتبر دانستن اقوال مست و قابل عقاب دانستن او استدلال قائلین به وقوع طلاق و سایر تصرفات قولی مست و اینکه وی در صورت ارتکاب جرم مورد مؤاخذه و عقاب قرار میگیرد: مست در این حالات به سبب تعمد در شرب خمر و آگاهی بر اثرات آن، خود باعث زوال عقل خویش شده است.
زیرا وارث قصد جنایی داشته است، بنابراین برای عقوبت دادن وی از ارث محروم میشود؛ اما مست فاقد قصد است و مثلا اگر لفظ طلاق را بر زبان آورد چگونه میتوان گفت که طلاق واقع شده است؟ 3ـ اعتنا به اقوال مست موجب ضرر و زیانهای عظیمی خواهد شد، زیرا اگر در مورد طلاق قائل به وقوع طلاق مست به محض ایقاع آن شویم، آثار زیانبار جدایی زن و مرد از یکدیگر؛ مانند: شکستهای روحی و عاطفی زوجین، مشکلات روحی ـ روانی فرزندان، فشارهای عصبی ناشی از جدایی و دیگر مسایل، مشکلات، ضرر و زیانهای معنوی به افراد خانواده باعث به وجود آمدن بحرانهای اجتماعی خواهد شد."