خلاصه ماشینی:
قرآن پیامبر را چنین مخاطب قرار داده:{/و أنّک لعلی خلق عظیم8/}و در جایی دیگر با اشاره به عظمت قرآنکه تنها چنین سرشت قابلی،قادر به پذیرش آن است،چنین میفرماید:{/لو أنزلنا هذا القرآن علیجبل لرأیته خاشعا متصّدعا من خشیة اللّه9/}شوان با توجه به این ظرفیتشگرف که تکوین و زایش جهانی نوین و ایجاد تمدنی خدامحور را برپایهی یک مذهب برعهده دارد،مینویسد:"چنین نیست که انسانفرشته سیرت مکنون در بودای حقیقی،تنها رو به غیب داشته باشد بلکهبهسان خورشیدی که تاریکی شب را میدرد،در افلاک نور میپراکند.
ازاینرو میتوان طبیعت سفلایبشر را روان نامیرایی دانست که رو به بهشت داشته و استعداد روحانیشدن دارد،اما برای مدتی به عالم خاکی تبعید شده است و نیز بدنی کهبرای بهشت ساخته شده و بنابراین قابلیت مبعوث شدن در روز رستاخیزرا داراست،اگرچه موقتا به زمین رانده شده تا در آنجا مانند روان،برخیتجارب مقدر در بهشت را پیشتر بیازماید.
همارزی این دو سرنمون در شعر کوتاه ابن عربی در توصیف اعیان ثابتهبه عنوان مبدأ و مرجع ما،به صراحت تبیین شده است: کلماتی والا بودیم در کلام نیامده و کروبین حافظان و حاملان ما در اوج آنجا که من تو هستم و ما تو هستیم و تو او هستی،و هرچه در اوست،اوست آیا کسی بدانجا راه یافته است29 ضمن اشاره مجدد به بشارت همنشینی تقدیسشوندگان وتقدیسکنندگان در بهشت،و با استناد به ابیات بالا،شاید بتوان چنینملازمتی را پیش نیاز و پلی به اتحاد دانست.
/} فصل ششم:زبان خدایان بحث پیرامون بهرهمندی یا بیبهره بودن انسان ازلی از هنر ومذهب،منوط به درک معنای موردنظر از این دو واژه است.