چکیده:
فیلسوفان مسلمانی که براساس رویکرد فضیلت محور به مباحث اخلاقی پرداخته اند، فضیلت را براساس قاعده حد وسط قابل شناسایی می دانند که یک یا چند رذیلت متضاد در اطراف آن واقع می شود. براساس قاعده یادشده، نماز فضیلتی اخلاقی است که ذیل جنس عدالت قرار می گیرد. این عمل دربردارنده مجموعه ای از فضائل است که آراسته شدن به هر فضیلتی، پالایش از رذیلت متضاد با آن را درپی خواهد داشت. در این نوشتار، تبیینی از فضیلت بودن نماز ارائه می گردد و نحوه رذیلت زدایی آن بررسی می شود.
Muslim philosophers who has attended to ethics based on a virtue-based approach believe that virtue is recognizable based on something in middle situated around which one or several vices are situated. According to the mentioned regulation, prayer is an ethical virtue which is considered as a subcategory of justice criterion. This includes a set of virtues that adorning with each virtue ends in purification from a vice which is opposed to it. An explanation of prayer as a virtue is given in this paper and the way of its opposing vices is analyzed.
خلاصه ماشینی:
(طوسی، 1356: 117؛ نراقی، بیتا: 1 / 95 ـ 94) امام خمینی در تبیین این مسئله فرموده است: فضیلت به قول مطلق و سیر بر طریق عدالت و بر سبیل اعتدال، بیش از یکی نیست؛ ولی رذائل را انواع بسیار، بلکه غیر متناهی است، ولی اجناس کلیه آن را به هشت قسم تقسیم نمودهاند؛ زیرا که برای هر یک از فضائل چهارگانه دو طرف است: یکی حد افراط و یکی تفریط.
(طوسی، 1356: 141) برخی (ابنسینا، 1379: 715؛ صدرالمتألهین، 1363: 689) آن را در توجه به خداوند، بهعنوان برترین و شریفترین عبادت معرفی کردهاند که تأمینکننده سعادت حقیقی در عالم آخرت است (ابنسینا، 1379: 718 ـ 717) و روح آن معرفت به خداوند میباشد که بهجهت برتری این معرفت بر دیگر معارف، فضیلتی فراتر از دیگر عبادتها خواهد داشت.
بنابراین اگر از طریق نماز، فضائل اخلاقی در نفس انسان رسوخ نموده، ملکه آنها پدید آید، رذائل متضاد با هر یک از آنها از ساحت نفس برچیده خواهد شد؛ با این بیان که فضیلت «نیت و ذکر خداوند» سبب برطرف شدن رذیلت «غفلت از خداوند» میشود؛ «توحید و اقرار به ربوبیت»، «شرک» را از فهرست رذائل وجود آدمی محو میکند؛ «اعتراف به گناهان در پیشگاه الهی» مانع از «طغیان» و «خشوع و خضوع» مانع از «کبر» میشود؛ «اخلاص» «ریا» را از نفس میزداید و «حضور قلب و ایمنی از شیطان» سبب دوری از «توجه به امور دنیوی»، «حرص»، «کمطاقتی» و «ممانعت از خیر» میگردد.
(نراقی، همان: 2 / 390) ریا نهتنها مانعی در جهت تحقق آثار عبادی بهشمار میرود، بهدلیل فساد عبادت، منجر به ادا نشدن تکلیف الهی میگردد و این عمل بهجهت رذیلت بودن و ممانعت از ادای تکلیف، زمینهساز شقاوت انسان خواهد بود.