چکیده:
تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت کوآنزیم Q10 بر لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی مردان سنگ نورد نخبه پس از یک جلسه تمرین سنگ نوردی وامانده ساز انجام شد. هیجده مرد سنگ نورد 52 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) ± 6٪ و اکسیژن مصرفی بیشینه: 4 ± 21 سال، درصد چربی: 2 ± نخبه و داوطلب (سن: 3 2/5 میلی گرم به ازای هر :Q به صورت تصادفی و دوسویة کور در دو گروه ده نفری همگن مکمل (کوآنزیم 10 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز) جایگزین / کیلوگرم وزن بدن در روز) و شبه دارو (دکستروز: 5 شدند. همة آزمودنی ها پس از چهارده روز مکمل سازی در قرارداد تمرینی سنگ نوردی وامانده ساز شرکت کردند. نمونة خونی اولیه، قبل از شروع مکمل سازی و نمونه های خونی دوم و سوم به ترتیب بلافاصله قبل و پس از قرارداد ورزشی گرفته شد. شاخص های لاکتات پلاسمایی و کراتین کیناز تام سرمی با دستگاه اتوانالایزر انداز ه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنا داری 5 در حالت پایه (قبل از فعالیت) بر Q درصد بررسی شد. نتایج حاکی است مصرف چهارده روزة کوآنزیم 10 از طرفی، تمرین سنگ نوردی باعث افزایش معنا دار .(P<0/ شاخص های مورد مطالعه تاثیر معنا داری نداشت ( 05 با این حال، پاسخ افزایشی لاکتات پلاسمایی و کراتین کیناز سرمی گروه .(P<0/ لاکتات و کراتین کیناز گردید ( 05 بر .(P<0/ پس از انجام تمرین سنگ نوردی وامانده ساز کمتر از گروه شبه دارو بود ( 05 Q مکمل سازی کوآنزیم 10 موجبات کاهش Q اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت مکمل سازی کوتاه مدت ( 14 روزه) کوآنزیم 10 لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی (شاخص های فشار سوخت وسازی و مکانیکی) را در مردان سنگ نورد نخبه پس از انجام تمرین سنگ نوردی سرطناب فراهم نماید.