چکیده:
با آغاز دوران اصول گرایی در جمهوری اسلامی ، رویکرد گفتاری و رفتـاری ایـران در عرصة سیاست خارجی متحول گشت . سوال اصلی مقاله پیش روی آن است که علت تغیر در رویکرد سیاست خارجی اصول گرایان چیست ؟ به عنوان فرضیه اصلی استدلال می شود که احساس ناامنی هستی شناختی منجر به صورت بندی مجدد منـابع هویـت سـاز سیاسـت خارجی و در نتیجه تغییر در رویکرد اصول گرایان به عرصه خارجی شده است . این مقالـه همچنین به واکاوی دیپلماسی هسته ای اصول گرایان به عنوان مهمتـرین جلـوه ایـن تغییـر رویکرد می پردازد.
By outset of principality era in Islamic republic، speech acts and behavior of iran in foreign policy has been changed. The main question of article is: what is the cause of change in foreign policy of principality administration? Authors، as their main hypothesis، argue that the feeling of ontological insecurity has caused reconfiguration of identity resources ، foreign policy and change in principality approach toward foreign arena. Authors describe the nuke diplomacy of principality as the most important aspect of their approach.
خلاصه ماشینی:
اتخاذ دیپلماسی تهاجمی در عرصه خارجی ، روی گردانی از غرب و گرایش به شرق ، کشورهای اسلامی ، آمریکای لاتین و آفریقا، تشدید رویکرد خصمانه نسبت بـه رژیـم صهیونیسـتی و تأکیـد بـر حفـظ و پیشـبرد فناوری هسته ای ، از مهمترین مؤلفه های تغییـر در سیاسـت خـارجی ایـن دوره در مقایسـه بـا سیاست خارجی دوران سازندگی و اصلاحات به شـمار مـی رود.
پاسخ موقت به عنوان فرضیه اصـلی آن است که احساس ناامنی هستی شناختی در سیاستگذاران جمهوری اسلامی منجر به بازتعریف و صورت بندی مجدد منابع هویت ساز سیاست خارجی و در نتیجـه ، تغییـر در رویکـرد سیاسـت خارجی اصول گرایان شده است .
بنابراین ، دیگر سؤال این مقالـه آن اسـت کـه بـه رغم هزینه های امنیتی ، سیاسی و اقتصادی ، علت اصرار جمهوری اسلامی بـر موضـع هسـته ای خود چیست ؟ در پاسخ ، به عنوان فرضیه استدلال می شود که دیپلماسی هسته ای اصـول گرایـان به عرصه ای برای بازتولید رفتارهای روالمند برخاسته از هویت اسلامی – انقلابی اصول گرایـان بدل شده است .
انتخاب عنوان «اصول گرایی » برای ایـن جریـان سیاسـی کـه مهمترین رسالت خود را بازگشت به اصول و مبانی انقلاب اسلامی می داند، خود بازتاب دهنده این دغدغه های هویتی است ؛ همان گونه که در چارچوب نظری بحث شـد، دولـت هـا نیـز بـه عنوان موجودیت های اجتماعی در پی احساس امنیت از تداوم هویت خود می باشـند.