چکیده:
پس از تشکیل اولین دولت شیعی، یعنی علویان طبرستان در ایران در قرن سوم هجری، دولتهای بزرگ شیعی دیگری، همچون آلبویه، و فاطمیان و آلحمدان در قرن چهارم هجری شکل گرفت. این دولتها، در گسترش تعالیم شیعه امامیه، اسماعیلیه و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی، به خصوص آشکار کردن مظاهر شیعه در ایران، عراق و شمال افریقا نقش غیرقابل انکاری ایفا کردند. در عین حال، این دولتها با اینکه معاصر دولت عباسی بودند که در اوج ضعف خود بود، ولی هرگز نتوانستند امپراطوری بزرگ شیعی را به وجود آورند و همواره برای گسترش قلمرو خود با یکدیگر در رقابت و نزاع بودند. گرچه میتوان در منابع تاریخی از تعامل اندک آنان سخن راند، این مقاله با رویکرد تحلیل اسنادی، به تفصیل به روابط دولتهای شیعی قرن چهارم هجری پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"البته این تعریف مشهور از دولت به صورت صددرصد با حکومتهای شیعه در قرن چهارم مطابقت ندارد، چرا که فقط دولت فاطمی مصر تمامی ارکان دولت را به این معنا داشته است، اما دولتهای آلبویه و حمدانیان که در پژوهش حاضر به آنها پرداخته میشود، حکوتهای نیمه مستقل بوده و مشروعیت خودشان را از خلیفه عباسی گرفته و بر فراز منبرها و آغاز سخنرانیها نام خلیفه عباسی را میبردند، گرچه نظر خلیفه در امور اجرایی در این عصر پذیرفته نمیشد و اهمیتی نداشت.
106 اما چنان که پیش از این هم بیان شد، روابط سیاسی آلبویه و فاطمیان در دوره دوم آلبویه، یعنی پس از مرگ عضدالدوله تا پایان حکمرانی آلبویه، به طور کامل خصمانه بوده است و شواهدی وجود دارد که دولت فاطمی به تمامی کسانی که به هر دلیلی از دولت آلبویه ناراضی بوده و به خدمت فاطمیان رسیده بودند، پناه داده و به آنها احترام کردند تا شاید در مواقع ضروری علیه آلبویه به کار گرفته شوند.
در بررسی دولتهای شیعه در قرن چهارم هجری، آشکار میشود که به جز رابطه بسیار اندک بین آلبویه و فاطمیان در یک مقطع کوتاه، در موارد دیگر هیچگونه تعامل مثبتی، خصوصا سیاسی بین سه دولت مقتدر هم عصر شیعه وجود نداشته است و زمامداران این دولتها در پی منافع شخصی خود بوده و حس قدرتطلبی آنان باعث شده که اغلب در حال درگیری و نزاع با یکدیگر به سر برند."