چکیده:
تحقيق دربارة «معرّبات» يكي از زمينههاي مطالعاتي است كه هم ياريگر روشن شدن برخي از زواياي غبار گرفته زبان و فرهنگ ايراني تواند بود و هم در شناخت بعضي از
گوشه هاي ناشناخته فرهنگ اسلامي و ادبيات عربي، گره گشا مي تواند باشد. محقّقِ معربات ناشناخته با جستن و يافتن اين گونه واژگان - كه حاكي از آداب و رسوم، باور، هنر، حرفه، طرز معيشت، روش و بينش و در يك كلمه «زبان و فرهنگ» نياكان ما مي باشد- هم غبار قرون و اعصار را از چهره آنها مي زدايد و هم قدمت، اصالت، شكوه و دامنه نفوذ آن را از پس پرده هاي تيره و تار و گاه چند لايه و ضخيم بيرون آورده، به نمايش مي گذارد.
از علومي كه حكايت از ورود واژههاي ايراني به زبان عربي دارد و تا كنون تحقيق مستقلي در بارة آن صورت نگرفته، علم موسيقي است، با نگاهي به متون عربي، به ويژه كتاب هايي كه دربارة موسيقي نوشته شده، معلوم مي شود كه بسياري از سازها، پردهها، اصطلاحات موسيقي و نغمهها و سرودهاي ايراني از زبان فارسي وارد زبان عربي شده و به اصطلاح معرّب گرديده و از ديرباز در زبان عربي، به ويژه موسيقي عربي، رواج يافتهاند، كه ميتوان از آن ميان، اصفهان، پرده، بزرگ، بسته، پنجگاه، چهارگاه، دوگاه، راست، رهاوي، سه گاه، زنگوله، سنگ، مايه، نوروز و ... را نام برد.
خلاصه ماشینی:
"ای برادر یک دوگاهی ساز کن از حسینی پستی ای آغاز کن 3 این کلمه به صورت «دوکاه» معرب و به متون عربی وارد شده است : و نغمة الدوکاه بحر ثانی من ثانی و الاول الالحان 4 راست : (= پهلوی : rāst) این اصطلاح نام مقامی در موسیقی ایرانی است 5 گر سخن گوید، باشد سخن او ره راست زو دلارام ودل انگیز سخن بایدخواست 6 این اصطلاح گاهی به صورت «رست» و گاهی نیز به شکل «رصد» معرب گردیده و وارد متون عربی شده است 7 برهان، 1363، ج2: 896 معطوف، 1362: 239 ستایشگر، 1374، ج1: 472 تیمور پاشا،1963: 159 برهان،1361 ج 2 : 127 منوچهری، 1356: 195 ادی شیر،1908: 73 و بعض من دقائق الفن حوی رتبها العشاق بعده النوی والبو سلیک الرست و العراق والاصبهان و له اللحاق 1 للرست فرعان بالاتفــــــاق الزنکد و نغمة العشاق 2 راهوی، رهاوی : نام مقامی در موسیقی ایرانی است که به رهاوی نیز مشهور است 3 نکیسا در ترنـم جادوی ساخت پس آنگه این غزل در راهوی ساخت 4 رهاوی شده به نوروز عرب رام به نوروز عجــــــم برد از دل آرام 5 اصطلاح یاد شده به صورت های «راهوی»،«رهوی» و «رهاوی» وارد متون عربی شده است والراهوی فهـو فـرع ثــانـــی للزر فکند، فالحظ مــعانی 6 وللرهاوی و الحسینی قدنشی بینهما اواز وهو الزرکـشی 7 رباب : نام سازی است و مانند طنبور بزرگی است که دسته کوتاهی دارد و بر روی آن به جای تخته، پوست آهو کشند 8 عبدالقادر مراغی نوشته : و اما رباب و آن سازی است که اهل اصفهان و فارس آن را بسیار در عمل آورند و بر آن بعضی سه وتر بندند و بعضی چهار و بعضی پنج و اوتار آن مزدوج بندند 9 ارجوزه اربلی به نقل از عزاوی،1951: 111 تیمورپاشا، 1963: 152 برهان،1361، ج 2 : 935 نظامی،1376 خ و ش : 374 ستایشگر، 1374،ج1: 557 عزاوی،1951: 43 تیمورپاشا،1963 :153 برهان 1361، ج2: 937 مراغی،129 چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را سماع وعظ کجا، نغمة رباب کجا 1 در قاموس ریشة (ر، ب، ب) در همین معنی به کار رفته است."