چکیده:
مکتب دائویی که حدودا چهار قرن پیش از میلاد مسیح نشو و نما یافت، با رجوع به اصل «سادگی طبیعی» و فرونهادن تعهدات اجتماعی بشر و زیستن با یک وجود اصیل و خلاق، گوش دادن به اهنگهای طبیعی، الگوها و شیوههای حیات و بهرهگیری از عوامل ایجاد وجد برای ارتقای فعالیت هنری و زیباشناختی، اموزههای خود را ارائه داد. مکتب دائویی به دو گرایش «دائوئیسم فلسفی» و «دائوئیسم دینی» تقسیم میشود که هر دوی انها به اداب و رسوم و فلسفه چین باستان مرتبط هستند. معالجه موسوم به پابرهنه با بهرهگیری از الگوی چینی و سنتی طب سوزنی و گیاهی، برداشتی فردگرایانه را از مکتب دائویی در تناسب با نیازهای جوامع مصرفی معاصر غرب ارائه داده است. این فردگرایی دائویی میکوشد با بهکارگیری یک شیوه معنوی همیشگی به معالجه کامل و سریع «ذهنی و فکری» بپردازد. گفتنی است این مکتب در اساس خود به نوعی تعامل اجتماعی نیز پایبند است.
خلاصه ماشینی:
"«دکتر پابرهنه» که راسل به پیروی از الگوی چینی سنتی حکیمان گیاهی و سوزنی دورهگرد دوست دارد او را با این نام بخوانند، نمونه خوبی از تقریری بسیار فردگرایانه از مکتب دائویی را ارائه میدهد که با نیازهای «جنگجوی شهری» معاصر غرب که در پی درمان «کامل» و سریع «حالتهای ذهنی» از طریق «میزان فراوانی از معنویت دایم» است، تناسب دارد.
طرح جلد یکی از اثار متاخر راسل به نام رهایی (2002)12 با صراحت، ترفند فرهنگی توسل به حجیت سنن اسیایی باستان را به کار میبندد تا فضیلتهای مورد نظر مؤلف خود را تبلیغ کند و بدین شکل پیام ذاتا سازشکارانهای را ترویج میکند که امروزه در ادبیات خوداتکایی و رشد فردگرایانه در دهههای اخیر نهادینه شده است: دکتر پابرهنه همواره تجویز کاملی دارد: شیوههای معالجه و فلسفه دائویی به انضمام بهره ناچیزی از ایین هندو، بودایی، «مکتب شمنی»،13 «انسانگرایی» و دانش وسیع و ابتدایی «شعور متعارف».
1; translation from Addiss and Lombardo, 1993) از ان جهت که مکتب دائویی میبالد به این که به سختی قابل تعریف است، به صورت قابل چشمگیری، منبعی فلسفی برای اشکال مختلف معنویت عصر جدید به شمار میرود: از زیستشناسان علاقهمند به مطالعات محیط زیست و تفکر اولیه دائویی گرفته تا بنگاهای تجارتی که به دنبال حکمت باستان میگردند تا «ترفندی مسحورکننده» برای افرایش فروش و القای مرام خود یعنی توجه به علاقهمندی شخصی و رقابت برای کسب «وثاقت معنوی»."