چکیده:
علم غیب از معرفت های غیر حسی است که دستیابی به آن برای انسان های معمولی دور از انتظار است و فقط برای بعضی از انسان های مهذب و پیراسته از دلبستگی های دنیا حاصل می شود. نوشتار حاضر بر آن است با تبیین دیدگاه های بعضی از حکمای الهی و با نگاه به متون شریعت اسلامی به این مطلب بپردازد که با صیقل دادن قلب ها و بر طرف نمودن موانع می توان به عالم غیب دست یافت. بنابراین بسیاری از انسان ها می توانند از علوم غیبی برخوردار شوند و علم غیب اولا و بالذات مختص خداوند است اما با اذن خدا، پیامبران، اوصیا و دیگر اولیای الهی می توانند از آن برخوردار شوند.
Knowledge of the Unseen is of non-sensory acts of knowledge which is not expected to be achieved for the ordinary people. This sort of knowledge is open only to self-purified man who is free from worldly belongings. The present article is to explain the possibility of obtaining this type of knowledge by reference to viewpoints of philosophers as well as teachings of Islamic Shariah according to which one can have an access to the world of the Unseen and achieve this extraordinary sort of knowledge by cleansing his heart and removing the obstacles. Many people can in principle enjoy the knowledge of the Unseen which is primarily restricted to Allah. It is only secondarily and by the permission of Allah that holy prophets، their trustees، and other men of God can enjoy this peculiar knowledge.
خلاصه ماشینی:
"وی معتقد است ولایت خاتمه پیدا نکرده، اولیا میتوانند با عالم غیب در ارتباط باشند؛ ابنعربی، ضمن اعتقاد به اصل کشف و شهود، بر این باور است که در معرفتشناسی عرفانی با ختم نبوت ولایت استمرار داشته، به «ولی» الهام میشود که خاصیت وحی را دارد مگر اینکه وحی تشریعی نیست.
(همان: 258) آنچه از کلمات ابنعربی استفاده میشود آن است که با انقطاع نبوت تشریعی ارتباط با غیب و ماورا قطع نگردیده بلکه این ارتباط میتواند به صورت الهام (در دل افکندن) به اولیا اعم از اولیای خاص یا اولیای عام، به حسب مراتب کمالات یا به صورت مکاشفه برقرار گردد و این نظریه با نظریه مورد نظر موجود در آثار تشیع و قرآن کریم همخوانی دارد.
4. ملاصدرا (979 ـ 1050ق)؛ ملاصدرا بنیانگذار حکمت متعالیه در آثار متعدد خود به دغدغة ارتباط با غیب پرداخته، آن را به عنوان امری مسلم پذیرفته است؛ او در «شواهد الربوبیة» ارتباط با غیب را امری ممکن دانسته، همانند دیگر فیلسوفان و عارفان معتقد است که هرگاه انسان روح خویش را به نور ایمان جلا دهد و موانع و حجابهای تجلی انوار الهی را برطرف سازد، حقایقی بر آدمی آشکار میگردد که در غیر این صورت برای او امکانپذیر نبود.
«و ارتضاکم لغیبه و اختارکم لسره» همچنین اگر اولیا و انسانهای غیر معصوم علم غیب پیدا میکنند به اذن خداست و خدا این وعده را به همه داده است که اگر خود را از تعلقات دنیوی رها سازند و تقوا پیشه کنند خداوند به آنها بصیرت میدهد و میتوانند به حقایقی دست یابند که دیگران را به آن مقام راهی نیست."