چکیده:
فروپاشی اتحاد شوروی یکی از مهمترین رویدادها در نیمه دوم قرن بیست بوده است. در نتیجه این فروپاشی ایران با کشورهای جدیدی همسایه شد. باوجود اشتراکهای فراوانی که بین ایران و این کشورها وجود دارد، روابط بین آنها چندان موفقیت آمیز نبوده است و برخلاف انتظارهای اولیه این اشتراکها دلیلی بر موفقیت ایران در دستیابی به هدفهای خود در این منطقه نشد. حتی میتوان صحبت از ناکامی ایران در دستیابی به هدفهایش در ارتباط با منطقه قفقاز و دریاچه خزر به میان آورد. در تبیین علتهای این ناکامی ما خواستار بررسی نقش روسیه در آن هستیم، نقشی که تا بهحال از آن غفلت شده و یا چندان مهم دانسته نشده است. البته این عامل (روسیه و اقدامهایش) را ما با توجه به نظریه نو واقعگرایی قابل فهم میدانیم که به آن خواهیم پرداخت.
Collapse of the Soviet Union was the world’s most important event in the second half of the twentieth century. The result of this collapse was the emergence of new republics in central Asia and Caucasus. Relations with the new republics of the region Caucasus in spite of many commonalities between Iran and these countries .Iran’s relations with these countries have not reached the initial expectations. It was not so successful، and even against the initial expectations of the common reason Iran didn’t successfully achieve their goals in this area. In explaining the reasons for our failure we review the role of Russia، the role that it had been neglected or has not been considered so important. This paper attempts to explain the reasons for this failure and Russia’s role in this process with a new-realist approach. We consider this factor (Russia and its actions) according to theory of the neo-realism is understandable and we analyze this role according to this theory
خلاصه ماشینی:
"ایران خواستهای دیگری نیز دارد: تعین رژیم حقوقی دریای خزر، اتفاده از منابع اولیه و مواد خام منطقه، تلاش برای انتخاب خاک ایران به عنوان مسیر خطوط انتقال انرژی منطقه، جلوگیری از دستاندازی دیگران به منابع نفتی کشور در حوزه خزر، تلاش برای جلب تولیدات نفتی کشورهای منطقه از جمله جمهوری آذربایجان و تامین نفت خام پالایشگاههای تبریز، تهران و اراک از این راه حضور و نفوذ در بین جمعیتهای مسلمان منطقه از جمله جمهوری آذربایجان با استفاده از اشتراکهای مذهبی و دینی، جلوگیری از شکلبندی و تقویت شکلبندیهای سیاسی- امنیتی که در جهت مخالفت با ایران تشکیل میشوند و خنثی کردن حضور آمریکا در منطقه(افشردی، 1381، صص 45-40).
از نگاه روسیه ایران تأثیر زیادی در تحولات جهان اسلام دارد و همکاری با این کشور میتواند موازنه لازم برای روسیه در محیط پیرامونی آنکه توسط کشورهای اسلامی احاطه شده است را بهوجود آورد (ایران دیپلماسی، 1390) در نخستین سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی یلتسین و وزارت خارجه روسیه در چارچوب سیاستهای غرب گرایانه خود ایران را بهعنوان منبع تهدید اسلامی مورد ارزیابی قرار دادند(کولایی، 1383، صص97-96)."