چکیده:
نگارنده در مقاله حاضر، پس از مقدمه ای درباره اصطلاح «غزل» و وجه تسمیه آن، کوشیده است با بررسی ویژگی های غزل فارسی در چند بخش از جمله خاستگاه، قالب، مضامین و تحول آن ها به این سؤال پاسخ دهد که آیا غزل فارسی به ویژه در آغازین سده های عرضه ـ از زبان و ادب و فرهنگ عربی اثر پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه لسان مبین(پژوهش ادب عربی) (علمی - پژوهشی) سال دوم، دوره جدید، شماره یک، دیماه 1389 تأثیر فرهنگ عربی در غزل فارسی 1 سیدمحمدرضا ابنالرسول استادیار دانشگاه اصفهان چکیده نگارنده در مقاله حاضر، پس از مقدمهای درباره اصطلاح «غزل» و وجه تسمیه آن، کوشیدهاست با بررسی ویژگیهای غزل فارسی در چند بخش از جمله خاستگاه، قالب، مضامین و تحول آنها به این سؤال پاسخ دهد که آیا غزل فارسی به ویژه در آغازین سدههای عرضه ـ از زبان و ادب و فرهنگ عربی اثر پذیرفته است.
اما در ادب فارسی «غزل» چنان که خواهم آورد ـ یکی از قالبهای شعر سنتی (کلاسیک) است و از آن جا که از دیرباز اختصاص به مضمونهای عاشقانه و شرح فراق و وصال و وصف زیباییهای معشوق داشته و بیشتر شامل مضامین تغزل بوده، آن را غزل نامیدهاند و پرواضح است که در تسمیه ی این قالب به واژه ی عربی«غزل» از معنی اصطلاحی و یا دست کم لغوی آن در زبان و ادب عربی الهام گرفتهاند.
3- خاستگاه غزل فارسی در باره پیدایش قالب غزل دو نظریه مطرح است؛ یکی این که غزل به واقع همان تغزل آغاز قصائد است که به تدریج استقلال یافته و قالبی مستقل گشته است، دو دیگر آن که غزل قالبی شناخته شده در شعر کهن فارسی است و در نمونههای نخستین شعر فارسی همچون آثار بازمانده از رودکی، شهید بلخی و دقیقی نیز یافت میشود (در باره نظرات گوناگون در خصوص منشأ غزل فارسی نگر: شمیسا، 1370؛ و عبادیان، 1372: 27 و 28) برای بررسی و نقد دو نظریه ی فوق ناگزیریم به قالب «قصیده ی» فارسی هم نقبی بزنیم.