چکیده:
تامل در ترجمة آیات قرآن بیان کنندة این حقیقت است که مترجمان قدیم به سبب ایمان و اعتقاد به اسلام و کلام خدا کوشیدهاند، امانتدار و راست گفتار باشند تا ازتهمت و شبهه موجود در قرن چهارم که از قبل برگرداندن قرآن به زبان غیرعربی در جامعة اسلامی وجود داشت، درامان باشند. «نوبه الاولی» تفسیر کشف الاسرار و عدةالابرار میبدی- که حاوی ترجمة تحت اللفظی آیات است- یکی از آثاری است که دقت و وسواس توام باذوق قوی در ترجمة آیات قران کریم داشته است و بررسی این نوبت از کشف الاسرار مارا با گنجینة گرانسنگی از واژه ، ترکیب وتعبیرهای نو و زیبا و رسا آشنا می سازد.در این مقاله کوشیدهایم تا برابر نهادههای زیبا وتعبیرهای رسا وبدیع در ترجمه آیات به فارسی و توان زبان فارسی در بیان معانی گوناگون را نشان دهیم.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامۀ لسان مبین(پژوهش ادب عربی)(علمی-پژوهشی)سال سوم،دورۀ جدید،شمارۀ هشتم،تابستان 1391،ص 197-178 چند ویژگی زبانی در ترجمۀ آیات تفسیر کشف الاسرار{P*P} دکتر حمید طاهری استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) شهلا محمودی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی سیده مهیلا حسینی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی چکیده {IBتأمل در ترجمۀ آیات قرآن بیانکنندۀ این حقیقت است که مترجمان قدیم به سبب ایمان واعتقاد به اسلام و کلام خدا کوشیدهاند،امانتدار و راستگفتار باشند تا از تهمت و شبهه موجوددر قرن چهارم که از قبل برگرداندن قرآن به زبان غیرعربی در جامعۀ اسلامی وجود داشت،در امان باشند.
(142/1) حکیم-راست دانش:{/«إن الله کان علیما حکیما»/}(احزاب:1) الله دانای است راستدانش از همیشه.
(569/5) کلمه«باش»در ترجمة حروف استفهام«أ و هل» این کلمه در کشف الاسرار در ترجمه حروف استفهام«أ،هل»عربی به کار رفته است.
در کشف الاسرار میبدی برای رعایت امانتاز متن عربی این مطابقت را غالبا رعایت کرده است: الف)در ترجمة آیات {/«*و الیتمی»/}(بقره:177)و نارسیدگان پدر مردگان را.
از قرن ششم کمکم مطابقهی صفت با موصوف در تأنیث که متأثر از زبان عربی استرواج مییابد،میبدی نیز در این تفسیر بهندرت به کار برده است: {/«الزانیة و الزانی»/}(النور:2)زن زانیة شوی نداشته و مرد زانی زن نداشته.
(341/7) «و»به جای همزة استفهام و کلمة«هل» میبدی در تفسیر کشف الاسرار،گاهی در مقابل همزة استفهام یا کلمة«هل»،«و»را به کاربرده است: {/«ألم تعلم أن الله له ملک السموت و الأرض»/}(البقره 107)و نمیدانی ای آدمی...
یکی از این موارد،در ترجمة فعلناقص«کان»است که مفسر،قید استمرار«همیشه»یا«از همیشه»یا«همیشهای»را میافزایدنامفهوم زمان گذشته را-که از«کان»برمیآید-از بین ببرد و رسانندة دوام و ثبوت برایصفات الهی باشد؛مثال: {/«و کان الله علیما حکیما»/}(النساء:17)و خدای دانای راست دانش است همیشه."