چکیده:
یکی از آیات مشکل قرآن، اشاره به درخواست رویت خدا توسط حضرت موسی(ع) است.(نک: الاعراف، 143) این که پیامبری اوالعزم چنین عملکردی داشته باشد، خود از بحث های چالش برانگیز در مباحث توحیدی است. آیا واقعا، حضرت موسی(ع) چنین درخواستی را از خدا داشته است؟ و در صورت تایید،آیا وی توانسته است به این مهم دست یابد؟ از ادله ی اشاعره و کرامیه از اهل سنت برمساله ی رویت خدا همین آیه است، اگر چه دانشوران این مکاتب، تلقی مشترکی از چگونگی رویت خدا ندارند اما وجود چنین آیه ای در قرآن سبب پافشاری آنها در موضوع رویت شده است. در مقابل شیعه و معتزله به رد نظریه ی تجسیم پرداخته اند، با این حال برخی مفسران با اعتقاد این دو مکتب اخیر، در دنیا همراه هستند، و بر این باورندجمله ی«لن ترانی یا موسی»مربوط به آخرت نمی شود. این همه در حالی است که عهدعتیق همانند قرآن – که دارای آیات متشابه است- درشماری از عبارت ها، جسمانیت خدا را مردود می داند و در شماری دیگر نظریه ی تجسیم و انسان وار بودن خداوند را اثبات می کند. در این مقاله، در پی مطالعه ای تطبیقی میان اسلام و یهود، ضمن برشمردن آیات تنزیهی و تشبیهی قرآن و تورات براساس واکنش مفسران هر دو آیین درصدد پاسخ گویی به این مساله هستیم تا روشن شود آیا در فرجام زندگی بشر، خداوند قابل دیدن است یا نه؟
خلاصه ماشینی:
"زیرا با شک در جسم بودنش،علم به صحت سمع صحیح نیست از آن جهت که جایز نیست،جسم غنی و عالم به تمام معلومات باشد،پس جایز است رویتی درخواست کند،که موجب تشبیه نشود،پس درخواست جواب از جسم بودن و جسمانی بودن روانیست(نک:همانجا) 5-انگیزهی روان شناسانهی بحث رویت خدا بعضی از انسانها به دلیل دل بستن به محسوسات از ابتدای تولد و بنا کردن پایهی معلومات خود براساس محسوسات،تنها مواردی را میپذیرند که متوقف به احساس باشد،ازاینرو انتظار دارند که خدا نیز وجود حسی داشته باشد تا بتوانند او را ببینند و یا حتی لمس کنند؛اینان نمیتوانند حصر اندیشهی خود را از چهار دیوار حس بردارند و علاقهمندند همهی امور را در آزمایشگاه حس و تجربه مشاهده کنند؛البته باید توجه داشت که چون انسان در بدو تولد عالم ماده را قبل از هرچیز میبیند و با آن مأنوس میشود این حالت به او دست میدهد که همهچیز را به محک احساس خویش ارزیابی کند؛در ارزیابی روانشناسانهی انگیزهی گرایش به بتپرستی همین اندیشهی«خدایان محسوس»در طول تاریخ وجود داشته است.
وی سپس برای انکار رویت خداوند،پاسخ خدا به موسی(ع)را مورد توجه قرار میدهد و مانند همهی مفسرین شیعه«لن»را بیانگر نفی مستقبل میداند،اما سخن خود را با طرح و رد اشکال اینگونه توضیح میدهد: چرا میگویند:«لن»نشانهی نفی مستقبل است در حالیکه خداوند در قرآن فرموده است:{/«و لن یتمنوه ابدا بما قدمت أیدیهم»/}(البقره،95)یعنی:اینان هرگز تمنای مرگ نمیکنند،در حالیکه تمنای مرگ را در قیامت دارند،زیرا خداوند در جایی دیگر میفرماید:{/«و نادوا یا مالک لیقض علینا ربک»/}(الزخرف،77)یعنی:ای مالک، بگو که خدایت جان ما را بگیرد،پس تمنای مرگ،در این آیه از کافران در جهنم مشهود است،در حالیکه خداوند آن را با«لن»از ایشان نفی بوده است،به این ترتیب میتوان این حالت را پیرامون«رویت»نیز جایز دانست."