چکیده:
یکی از پرسش هایی که درباره عوالم پس از مرگ (برزخ، صحنه قیامت، بهشت و دوزخ) مطرح است این است که آیا این عوالم، مجرد است یا جسمانی؟ و اگر جسمانی است، از سنخ جسم خاکی عنصری است یا جسم لطیف مثالی؟ در فلسفه صدرایی تمام این عوالم از جسم لطیف مثالی تشکیل شده است یعنی جسمی که برخلاف جسم خاکی دنیوی، فاقد هیولای اولی و عاری از هرگونه حرکت و تغییر و زمان و مکان است. بدین ترتیب از دیدگاه صدر المتالهین نه تنها عالم برزخ، عالم اجسام مثالی است بلکه عالم آخرت هم عالمی لطیف و مثالی است نه عالم جسمانی خاکی عنصری. هدف این مقاله معرفی و تبیین آموزه های وحیانی درباره ویژگی های این عوالم و مقایسه این آموزه ها با نظریات فلسفه صدرایی و نقد و بررسی این نظریات و تبیین جایگاه جسم، ماده، زمان و مکان در عوالم پس از مرگ بر پایه آموزه های قرآنی و روایی معصومان است.
خلاصه ماشینی:
"اما همۀ سخن در بحث حاضر این است که آیا چنان دلایل عقلی و نقلی صریحی وجود دارد که اثبات کند مادی بودن آخرت محال ذاتی و تناقض آمیز است و با عقل و آیات صریح منافات دارد؟به راستی اگر در موضوع معاد،آیات و روایات،نظر فلسفۀ صدرایی را ثابت میکند و هیچ تعارضی بین آموزههای دینی و فلسفی وجود ندارد پس چرا بزرگانی که-در ادامۀ مقاله به نامشان اشاره میکنیم و-هم فیلسوفند و هم مفسر و عالم دینی،صراحتا چنین نمیگویند بلکه،برخلاف،از پذیرش صریح و قاطع معاد مثالی صدرایی سرباز میزنند و این دو آموزه را با هم ناسازگار میدانند؟اگر روش این نوشتار و معیار آن در فهم معارف وحیانی نادرست است و نباید آیات و روایات مبنی بر معاد مادی را بر ظاهرشان حمل کنیم،آیا بزرگانی را هم،مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و بسیاری دیگر،که به جهت اتخاذ همین شیوه و معیار در تفسیر،آموزههای معاد فلسفی را-اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی مثالی- منافی آیات صریح میدانند،باید ظاهرگرا و بیتوجه به مبانی صحیح تفسیر بدانیم؟ از سوی دیگر،اما حتی یک آیه و حدیث صریح و محکم هم وجود ندارد که ثابت کند،مثلا،بدن اخروی را خود نفس با قوۀ خیالش ایجاد میکند و یا در قیامت،تغییر و حرکت و زمان و مکان و تکامل وجود ندارد."