خلاصه ماشینی:
"معمولا این گونه نقد و بررسی دربارهکتابهای پر فروش در قرن بیستم امری عادی بود و همه با آن آشنایی دارند:آیا پر فروش شدن چنینکتابها فقط به خاطر تجارت ماهرانه و زیرکانه است؟یا به این دلیل است که نویسنده توانسته ازالگوهای قدیمی و شناخته شدۀ داستانهای ماجراجویانه ادبیات کودک و نوجوان بهره ببرد؟ شاید رمانهای هری پاتر به این دلیل موفق هستند که نویسنده به آن درجه از درک و آگاهیرسیده که عناصر آیینی را در فرهنگ مردم به کار ببندد و فانتزی و شخصیتها را باور پذیر جلوهدهد؟ آیا قدرت داستان سرایی،افکار جدید،خلق فضایی غیر جدی و خندهدار،زبان زیبای تصویرینویسنده،دلایل دیگری بر پر فروش بودن کتاب است؟ آیا میتوان موفقیت آن را دلیل یک انتخاب هوشمندانه دانست؟چرا که در دهۀ هفتاد قرنبیستم بعد از داستانهای پر کشش و همچنین ادبیات سطحی در غرب،اکنون کودکان و نوجواناندنبال داستانهای سرگرم کننده هستند.
انگار گریز از فرهنگ مصرفی زودگذر به نتیجه رسید و حتی مرده خورهای تاجر مسلک هم به دفاع ازدنیای فانتزی برخاستند!«سوزانه گاشکه» )ekhcsag ennasus( ،در جولای 2000 در مجله سایتنوشت:«به خاطر جذابیت بیش از حد هری پاتر،قهرمان این داستان بیشتر از غولهای ژاپنی و دیگرشخصیتهای کتابهای کودکان در میان کودکان مدارس دیگر ملل جا باز کرده است.
هنگاهی که شخصیت ادبی هری پاتر به یک شهروند جهانی تبدیل شد و پیروزی فرهنگکتاب خوانی در تمام بخشهای هنری مورد ستایش قرار گرفت،در بخشهای اقتصادی مطبوعات،خبر از روند تجاری شدن اثر دادند،که نه به لحاظ کمیت آشنا به نظر میرسید و نه به لحاظ کیفیت."