چکیده:
ادیبان کرد همواره شعر فارسی را، به دیدة اعجاب و تحسین مینگریستند و از آن متأثر بودهاند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه، صور خیال مشابه و مضامین مشترک میتوان دید و از این میان، شاعران کرد، بیش از دیگر اشعار، به شعر حافظ توجه کردهاند. در این مقاله، پس از مقدمهای دربارة تأثیرپذیری ادیبان کرد از شعر فارسی، به ناری (nâri)، شاعر عارفمسلکی پرداختهایم که در سدههای اخیر میزیسته (ت.1253ش) و دیوان کمحجمش، در ایران و عراق، چاپ شده است و مختصری دربارة زندگی و شعر او و همچنین، دلایلی برای اثبات تأثیرپذیریاش از حافظ آوردهایم. برای این کار، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم دلخواه دو شاعر رفته و در نهایت، چهار مخمس ناری را بررسی کردهایم که در آنها، غزلیات حافظ را تضمین کرده است.
خلاصه ماشینی:
"شاید این سؤال ذهن ما را به خود مشغول کند که منظور از یار در دیوان حافظ و ناری کیست؟ آیا یک شخصیت زمینی است یا معنوی و آسمانی؟ البته ما بحث چندانی در این باره نخواهیم کرد و معتقدیم بابی و جایی دیگر میطلبد؛ اما آنچه اکنون بهنظر میرسد، این است که در شعر حافظ، یار، بیشتر، به شخصیتی معنوی نزدیک است: جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم، جانی و صد آه (حافظ، 1362: 5/409) میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست (حافظ، 1362: 7/63) و ابیات بسیار دیگری مانند (حافظ، 1362: 1/69؛ همچنین نک: 7/69).
علاوهبر عناوینی که ذکر شد، میتوان مفاهیم و مضامین مشترک دیگری در دیوان این دو شاعر جست؛ از جمله: برتری دادن معشوق بر آفتاب از نظر زیبایی (ناری، 1383: 48 و حافظ، 1362: 7/299)؛ افتخارکردن به شعر خود که البته اغلب شاعران چنین مضمونی را بیان کردهاند (ناری، 1383: 63 و حافظ1362: 7/253)؛ مقام عیش میسر نمیشود بیرنج (ناری، 1383: 73 و حافظ، 1362: 5/20)؛ لزوم اطاعت از پیر برای طی طریق (ناری، 1383: 124 و حافظ، 1362: 3/1).
در ادبیات کردی، تضمین اشعار فارسی جایگاه ویژهای دارد10 و در شعر بسیاری از شاعران نمونههایی از آن دیده میشود: گاه، یک مصراع یا یک بیت و گاه، ابیاتی از یک قصیده یا مثنوی و در برخی شعرها نیز، غزلی کامل تضمین شده است."