چکیده:
شعر آسمانی حضرت حافظ، شعری فرازمانی و فرا مکانی است. در واقع نفوذ سخن جادوانه و جاودانه ی این رند عالم سوز را در آثار اغلب غزل سرایانی که بعد از او به عرصه ی ترانه و غزل گام گذارده اند به روشنی می توان دید. وسعت و عمق این تأثیر در شبه قاره، دارای پیشینه ای طولانی است و بیـدل دهلوی، صائب، کلیم، اقـبال لاهوری، نظیری، عـرفی، ناصر علی سرهندی، ریاض خیرآبادی، جگر مراد آبادی، واله داغستانی و... از او تأثیر پذیرفته اند. این پژوهش برآنست که اثبات کند: 1. شعر همه شاعران سبک هندی در نازک خیالی و مضمون آفرینی به افراط کشیده نشده است. 2. زمینه ی بازگشت به غزل سبک عراقی به ویژه غزل حافظ و سعدی از درون خود سبک هندی فراهم آمده است. همچنان که غالب دهلوی از این دسته از شاعران است. در این مقاله میزان تأثیر پذیری غالب از خواجه ی شیراز در ابعاد مختلفی چون: زبان، اسلوب بیان، واژگان، ترکیب سازی، تصویر آفرینی و زیبایی های بدیعی و بیانی، عروض و آهنگ شعر، طرز تفکر، اندیشه های حکمی، فلسفی، اجتماعی، مضامین و مشرب عرفانی با روش تحلیل مقایسه ای مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفته است
خلاصه ماشینی:
"کجایی؟ آتشکـده ویرانه و میخانه خراب است(71) عاشقان شایستگی بهشت دارند حا:فردا شراب کوثر و حور از برای ماست و امـروز نیـز ساقی مهروی و جـام مـی (429) غا:یارب به زاهدان چه دهی خلد رایگان جور بتان ندیده و دل خون نکـرده کس( 208) نماز مستان بر جنازه ی عاشق حا:آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی مستــان تـو خـواهم کــه گـزارنـد نمـازم (334) غا:رحمت حق باد بر همدم که داند مست مست بـر سر نعشم بــه تقــریب نمــاز آوردنش (211) آشفتگی طره ی دستار شاعر حا:صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جــام دگــر آشفتـه شود دستارش (277) حا:سـاقـی مگـر وظیفه ی حافظ زیـاده داد کـاشفته گشت طـره ی دستــار مــولـوی؟ (486) غا:آویـزش جعـد از تــه چادر بردم دل آشفتگی طــره بــه دستــار نــدانـم (272) سختی شب های سلوک حا:شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجـا داننـد حـال مـا سبکبـاران سـاحـل ها؟ (1) حا:شب تـار اسـت و ره وادی ایمـن در پیش آتش طـور کجـا مـوعـد دیـدار کجـاست؟ (19) غا:شبم تاریک و منزل دور و نقش جاده ناپیدا هلاکم جلوه ی بـرق شـراب گـاه گـاهی را (38) غا:هوا مخالف و شب تار و بحر طوفان خیـز گسسته لنـگر کشتی و نـاخـدا خفتـه سـت(87) پادشاهی شاعر در ظاهر درویشانه حا:مبین حقیر، گدایان عشق را کاین قوم شهـان بی کمـر و خسروان بی کلهند(201) غا:نرنجم، گربه صورت از گدایان بوده ام، غالب به دار الملک معنـی می کنم فرمانروائیها(14) مقام رندان صبوحی زده حا:به صفای دل رندان صبوحی زدگان بس در بسته به مفتاح دعـا بگشایند(202) غا:نشوی رنجه ز رندان به صبوحی کاین قوم نفس بـاد سحر غـالیـه سـا نیز کنند(160) وقت باده حا:آن زمان وقت می صبح فروغ ست که شب گـرد خـرگـاه افـق پرده ی شـام اندازد (150) غا:صهبـا حـلال زاهـد شب زنـده دار را امـا بـه شرط آن که همان صبحدم کشـد(165) زاهد، شراب کوثر و حافظ پیاله خواست حا:زاهد، شراب کوثر و حافظ، پیاله خواست تـا در میـانه خواسته ی کردگار چیست؟ (65) حا:زاهد اگر به حور و قصورست امیدوار ما را شرابخانه قصـورست و یـار حـور (254) غا:می به زهاد مکن عرض که این جوهر ناب پیش این قوم بـه شورابه ی زمزم نــرسد( 147) داغداری عاشق و شقایق حا:ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای مــا آن شقــایقیم که با داغ زاده ایم (364) غا:چمن طراز جنونیم و دشت و کوه از ماست به مهـر داغ شقایق بود قباله ی مــا (28) د- تأثیرپذیری غالب ازحافظ در محور تصویرسازی و زیبایی های ادبی از نظر پیروی غالب از حافظ در بهره گیری از آرایه ها و زیبایی های بدیعی و بیانی به جرأت می توان ادعا نمود که هرچند غالب خواسته پا جای پای حافظ گذارد، ولی شعر و سخن او، زیبائی، خیال انگیزی و تصویر های زیبای حافظ را ندارد."