چکیده:
آیات مختلفی از جمله آیات: 16 سوره نمل و 6 سوره مریم در باره وراثت انبیا بهصراحت سخن گفته است. بحث وراثت پیامبران^ از مباحث چالشی و مورد اختلاف مفسران فریقین است. دراینباره دو فرضیه مطرح است: یکی اینکه حکم پیامبران در مسئله ارث مانند حکم سایر مردم است؛ ازاینرو انبیا برای دیگران ارث میگذارند و از دیگران نیز ارث میبرند؛ دیگر اینکه حکم آنان به جهت شأن و رتبه پیامبری با سایر مردم متفاوت است؛ بدینمعنا که آنان برای دیگران مالی را به ارث نمیگذارند و از کسی نیز چیزی به ارث نمیبرند.ارث به دو نوع: مادی و معنوی، قابل تقسیم است. مفسران فریقین در زمینه وراثت معنوی انبیا اتفاقنظر دارند اما درباره وراثت مادی آنان دارای اختلافنظر هستند. این مقاله با فروگذاری مشترکات تفسیری فریقین در این موضوع، به بررسی دیدگاههای اختلافی مفسرین میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ک: خویی، بیتا: 400) نقد و بررسی الف) اگرچه مفسران اهلسنت روایات دال بر وراثت مالی انبیا را ذیل آیات ذکر کردهاند و برخی مانند بیضاوی ادعا میکنند که اکثر مفسران در دلالت مالی داشتن آیه پنجم و ششم سوره مریم اتفاق نظر دارند، اما برخی نظیر آلوسی آنها را نپذیرفته در اثبات نظر خود راه افراطی و متعصبانه پیموده و با بسیاری از مباحث خویش روش تحکمآمیز در پیش گرفته است، مانند: ادعای متواتر بودن حدیث (نحن معاشر) که سایر مفسران اهلسنت چنین عقیدهای ندارند و یا برخی دلایل کلامی مفسران شیعه را بدون دلیل نمیپذیرد در حالیکه همان مباحث در سایر تفاسیر اهلسنت ذکر شده است.
(نحاس، 1408: 1 / 706) و) با توجه به سخنان حضرت زهرا÷ در خطبه فدکیه و احتجاجهای ایشان با ابوبکر جای این سؤال است که چرا هنگامی که حضرت زهرا÷ از وی طلب میراث نموده و به آیه «وورث سلیمان داوود» استناد فرمود، ابوبکر یا سایر صحابه بهعنوان صدر مفسران اهلسنت در آن زمان نگفتند که آیه تخصیص خورده و یا در معنای مجازی بهکار رفته و منظور وراثت علم و نبوت است؛ بلکه ابوبکر پذیرفت که فدک ارث است؛ و به این دلیل از حضرت درخواست شاهد کرد؟ و باید از امثال فخر رازی و آلوسی پرسید آیا اینکه حضرت زهرا÷ در نهایت راضی شد و با ابوبکر مصالحه نمود و تنها پیامبران معصوم از خطا بودهاند."