خلاصه ماشینی:
"ب)چالشهای بنیادین به رغم آنکه در طول دو دهۀ اخیر گرایش به برنامهریزی منطقهای بیشتر شده و کمیت و حتی کیفیتطرحهای منطقهای در ایران بهبود درخورد توجهی داتشه و نیز اهداف و رویکردها مشخصتر و اجراییتر شدهاست،اما این سطح از برنامهریزی در ایران دچار چالشهایی بنیادین است که بیتوجهی به آنها موجب ناکارآمدییا حد اقل عدم تأثیر جدی طرحها و برنامههای منطقهای بر اجرا یعنی شکلدهی و سامانبخشی ساختار فضاییدر سطوح ملی و منطقهای میشود.
و اما در سطوح پایینی برنامهریزی منطقهای(خرد)،اگرچه تاکنون هیچ یک از این طرحها به تصویب نرسیدهو ملاک عمل قرار نگرفته است،به نظر میرسد که آنها نیز تا پیش از تعریف و تشخیص نظام مدیریت منطقهکلان شهری در بزرگ شهرها و مدیریت منطقهای در شهرهای میانی و همچنین مناطق ویژه(همچونکلاردشت،لواسانات و جز اینها)تأثیر اجرایی چندان مطلوبی نخواهند داشت.
به منظورهدایت توسعههای خلق الساعه و اجرای پیشنهادهایطرحهای منطقهای و نظارت بر آنها،مدیریت توسعهمنطقهای را میتوان حد اقل در سه سطح تعریف کرد وتشکیل داد: 1)سطح امایشی و ملی:به نظر میرسد در این سطحبرای تهیه و اجرای طرحهای منطقهای کلان وآمایشی تشکیل نهادی چون«سازمان آمایش سرزمینجمهوری اسلامی ایران»که دربرگیرندۀ مجموعهایاست از برخی دوایر مستقر در وزارت مسکن وشهرسازی،سازمان مدیریت و برنامهریزی،سازمانحفاظت محیط زیست،وزارت کشور و امثال آن،که درمقدمات برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیزپیشبینی شده بود،میتواند فارغ از مشغلههای بخشینهادهای مذکور،صرفا به امر خطیر و پیچیده و گستردهآمایش سرزمین ایران بپردازد و مسیر اجرای آن را چهدر برنامههای پنج ساله عمرانی و سایر برنامههایبخشی و چه در تعیین چارچوب و خطمشی اساسیبرای طرحهای پایین دست،و نیز هماهنگی بین کلیهدستگاههای ملی و منطقهای دنبال و پیگیری کند."