چکیده:
در شرع مقدس اسلام برای هر فعلی از افعال انسانها حکمی هست؛ مسأله استفاده از رحم جایگزین و انتساب طفل متولد از رحم جایگزین از افعالی است، که باید حکم تکلیفی و وضعی آن مشخص گردد. در این مقاله آنچه مورد تعقیب و نتیجه گیری قرار میگیرد، ناظر بر احکام تکلیفی نیست بلکه به بررسی حکم وضعی طفل متولد از رحم جایگزین در رابطه با توارث و نفقه میشود. از جمله مسائل مهمی که در ارتباط با این موضوع در قلمرو مسائل حقوقی مطرح است، این است که کودک متولد شده در اثر لقاح بعد از فوت پدر، آیا وارث محسوب میگردد و با بقیه وراث درماترک شریک میباشد یا خیر؟ وضعیت ارث جنین منجمد شده نیز از مسائلی است که به مناسبت بحث از توارث کودکان متولد از رحم جایگزین قابل بررسی است. در زمینه نفقه هم مسایلی چند مطرح است از جمله مباحث مهمی که به مناسبت بحث از نفقه طفل متولد از رحم جایگزین قابل طرح است این است که آیا حملی که در رحم مادر جانشین قرار دارد مستحق نفقه میباشد یا خیر؟ سعی ما در این نوشتار بر این است که بر پایه مبانی فقهی- حقوقی و بهرهگیری از فتاوی فقها و اندیشههای حقوقی برای سؤالات فوق و سؤالات دیگری که در این زمینه مطرح است، پاسخ مناسب ارائه نمائیم.
There is a rule for every act in the holy religion of Islam. The issue of surrogacy and affiliation of the surrogate child is among the issues rules of which should be determined. The present article merely touches the conventional rules of the surrogate child in relation to succession and maintenance. One of the questions here is whether the surrogate child shares the estate after the demise of its father along with other heirs. The issue of the inheritance of the frozen embryo is also among the issues worthy of study due to its relation with the succession of surrogate children. Another issue worthy of discussion is whether the embryo in the womb of the surrogate mother is entitled to maintenance. The present article is an attempt to provide good responses to the above questions and other relevant ones based on jurisprudential and legal foundations as well as juridical views of Muslim Jurisprudents and legal doctrines.
خلاصه ماشینی:
"لذا سؤالی که قبل از ورود به بحث اصلی توارث در حالت مادرجانشین به ذهن خطور میکند،این است که کودک متولد شده در اثر لقاح بعد از فوتپدر یا بعد از فوت زوجین،آیا وارث محسوب میگردد و با بقیه وراث در ماترکشریک میباشد؟یا خیر؟مسئله دیگری که امروزه با گسترش امکانات و تکنولوژیپزشکی و بالا رفتن تخصصها،که امکان رشد طفل را در داخل فضاهای آزمایشگاهیفراهم آورده،مطرح است،این است،که آیا حقوق مدنی و بهویژه حکم ارث نسبت بهکودک آزمایشگاهی،بعد از انعقاد نطفه و مادام که به رحم منتقل نشده است،جاریمیشود یا خیر؟پاسخگویی به این سؤالات و سؤالات دیگری که در زمینه ارث درحالت استفاده از رحم جایگزین مطرح است،موضوع مباحثی خواهند بود که در اینقسمت از نوشتار بهطور جداگانه مورد بررسی خواهند گردید: 1-1.
م)در این مورد استدلال شده است که در طلاق رجعی رابطه زوجیتبهطور کلی قطع نمیگردد و طلاق رجعی موجب انحلال قطعی نکاح نمیگردد بلکه درایام عده آثار نکاح تا حدی باقی میماند و مدت عده رجعیه درواقع امتداد دورهزوجیت یا در حکم آن است و احکام همان دوران بر آن بار میشود و به این دلیلاست که در صورت رجوع مرد،رابطه ازدواج سابق با کلیه آثاری که داشته است ادامهخواهد یافت و دیگر نیازی به ازدواج مجدد نخواهد بود اما در اثر طلاق بائن،چونکهرابطه زوجیت بهطور کلی قطع میگردد،این الزام نیز وجود نخواهد داشت بااینحال در ماده 1109 قانون مدنی،مقنن به پیروی از آراء مشهور فقهای امامیه،زوجه مطلقهبائنه را در صورتی که از زوج خود حامله باشد،تا زمان وضع حمل مستحقق نفقهدانسته است که این حکم به طریق اولی در مورد مطلقه رجعیه حامله نیز محقق خواهدبود و این مطابق نظر مشهور فقهای امامیه است."