چکیده:
مطلقگرایی اخلاقی بدین معناست که برخی ارزشها صرفنظر از اشخاص، مکانها و زمانها معتبر بوده و خوش آیند و بدآیند افراد، شمولیت آنها را از بین نمی برد. درباره رابطه مطلقگرایی و اخلاق کاربردی میتوان گفت که اولا: وجود تزاحمات اخلاقی با تمسک به مطلق گرایی توجیه پذیر است، ثانیا: امکان ارائه راه حل نیز بر طبق این مبنا فراهم است، چون ترجیح یک فعل بدون استدلال، امکان پذیر نیست و امکان استدلال در فرض مطلقگرایی محقق است، علاوه بر اینکه حل تزاحم در فرض وجود هدفی معین میسر است و بنا بر مطلقگرایی، وجود این هدف نیز تأمین است. در حل مسائل اخلاق کاربردی اولا: باید با توجه به تمام قیود موضوع حکم، تزاحم بدوی ناشی از عدم تصور صحیح موضوع، برطرف شود، ثانیا: اگر با لحاظ تمام قیود، باز هم تزاحم باقی بماند، باید با توسل به مرجحات کیفی عقلی و شرعی یک طرف را ترجیح داده، مسئله را حل کرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به نکتههای یاد شده و توجه به نظریه مشهور در علم اصول که افعال را سه دسته کرده است، میتوان در دو مرحله به حل تزاحمات پرداخت: در مرحله اول، با توجه به تمام قیود موضوع حکم، تزاحم بدوی ناشی از عدم تصور صحیح موضوع، برطرف خواهد شد، چرا که اطلاق اصول به معنای موضوعیت داشتن آنها نیست، بلکه اصول اخلاقی برای دستیابی به هدفی طراحی شدهاند، بنابراین، در واقع از آغاز مقید به تحصیل آن هدف هستند.
بنابراین، معیار سادهای برای تشخیص خوب و بد دارد و آن اینکه شخص بپرسد آیا فلان عمل طبق قوانین اخلاقی جامعه هست یا نیست؟ 102 اما در چنین حالتی اگر هم تزاحم معنا داشته باشد، امکان ارائه راه حل وجود ندارد، چون مطابقت یا عدم مطابقت با قوانین جامعه، امری تشکیکی نیست، بلکه امرش دائر مدار نفی و اثبات است.
113 روشن است که بحث سقط جنین یکی از موارد تزاحم بین حق مادر و کودک است، بر این اساس، مادری آمریکایی که عضو کلیسای کاتولیک است، چگونه این تزاحم را برطرف خواهد کرد؟ علاوه بر اینکه در نسبیگرایی، مرزبندی میان احکام اخلاقی از بین رفته 114 و در نتیجه، راستگویی به همان اندازه خوب خواهد بود که نجات جان یک انسان، چرا که هیچ ارزشی برتر از ارزش دیگر نیست و به عبارت دیگر، ارزشهای متعالی و برتر وجود ندارد."