خلاصه ماشینی:
"اویک سؤال منطقی میپرسد:گفتن اینکه آگاهی من در تماسبا واقعیت است چگونه میتواند معنایی داشته باشد؟ آیا مشخصهای برای آگاهی وجود دارد که چنین تماسیرا تضمین کند؟دکارت استدلال میکند که این مشخصههیچیک از ویژگیهای مربوط به بدن نمیتواند باشد،زیرا اینویژگیها ممکن است صرفا قسمتی از یک رویا باشند.
با اینحال صورت مخمصهدکارت برای غالب فیلسوف دینهای معاصر ثابت باقیمیماند:چگونه میتوانم از درون آگاهیام با واقعیتی که خارجاز آگاهی من است ارتباط برقرار کنم؟ اولا در نظر بگیرید که این فیلسوف دینهای معاصرتحت تأثیر تجربهگرایی هستند.
اما چه چیزی این ایدهها و افکار را آن میکند که هستند؟مشکلات منطقی که ذاتی مفهوم تجربی از«ایدهها»هستند(همان مشکلاتی که در نزاع ویتکنشتاین علیه زبانی که منطقاخصوصی است خلاصه شدهاند)دوباره ظاهر میشوند.
اگر تأکیدویتکنشتاین بر این مطلب باشد که مفاهیم و قطعیتهای ما دراعمال ما ریشه دارند،آنگاه چهطور میتوانیم به خدایی باورداشته باشیم که غیر از جهان است؟آیا توسل به«غیریت»نشان نمیدهد که باور دینی متضمن همان مفهومی از بنیادمتافیزیکی است که ویتکنشتاین در تمام اثرش آن را موردانتقاد قرار داد؟ پیتر وینچ(2001)از ما میخواهد تا حیرت خود را درمورد اینکه مکان خدا ورای این جهان است را با حیرت خوددر مورد این ادعای هندسی که دو خط موازی در بینهایتبه هم میرسند مقایسه کنیم.
de,ycageL s'emuH dna noigileR :dnalgnE,ekotsgnisaB.
nallimcaM eht dna yhposolihP,noigileR.
nietsnegttiW fo noitpeceR eht dna noigileR:erutluC .
sserP ytisrevinU egdirbmaC:dnalgnE noigileR nO nI.
yhposolihP dna sserP ytisrevinU egdirbmaC:dnalgnE,egdirbmaC nO nI.
dE yhposolihP dna noigileR sserP ytisrevinU egdirbmaC:dnalgnE,egdirbmaC dna tnemugrA lacigolotnO ehT.
sserP ytisrevinU egdirbmaC:dnalgnE,egdirbmaC dna noigileR nO nI.
30-416:18 yhposolihP dna htiaF?noigileR lacihposolihP."