چکیده:
فروغ فرخزاد از چهرههای صاحب سبک شعر پارسی است. یکی از وجوه مهم سبکشناختی شعر او، زبان متمایز شعرهایش است که در هر دو محور عمدة نحو و واژگان برجسته است. این نوشتار، واژگان شعر فروغ را با شیوة توصیف و ارائه آمار بررسی کرده و همچنین به تبار لغات، دایرة واژگانی، برجستگی واژگان خاص مفرد و مرکب و نیز نوع و ساختمان فعل اشعار او و پیوند میان سبک واژگانی و عواطف و ذهنیت شاعر پرداخته است.
Forugh Farrokhzad (1935-1967), significant Iranian contemporary female poet, has a unique style in her poems. This uniqueness is shown with reference to the syntax and vocabulary of her poems.
The Present article, by using statistical and descriptive methods, tries to study Forugh's poetry with respect to the words and their etymology, singular and compound nouns, structure of verbs and relationship between her style and view.
خلاصه ماشینی:
henavrap یکی از شاخصترین شاعران معاصر است که گرچه چهره نهایی و هیأت کلی سبک شعر او را بایددر گسترهی واژگان و نوع واژهگزینی شاعر،نحو و همنشینیهای خاص کلمات و ترکیبات،موسیقی ویژه و پرانعطاف بلاغی شدیدا تأثیر یافته از ایده و ذهنیت او جستجو کرد اما باراصلی سبک فروغ در گروه تمایز زبان شعری اوست؛زبانی که در فرمدهی دیگرگون شعرهایشنقش اساسی دارد.
-جواهرات و سنگهای قیمتی از دیگر جلوههای زنانه و شاید ناخودآگاه جاری در اشعار فروغ،توجه به جواهر آلات بهویژه به صورت رنگ و صفت است که حتی مثلا باران را هم به صورت تارهای نقرهای باران میبینید در این میان طلا با حدود(11 بار)تکرار بیشترین حضور را دارد.
)که از پرداختن دوباره بهآنها میپرهیزیم و توجه ویژهی شاعر را به برخی کلمات دیگر پی میگیریم: -ادات تشبیه در شعر فروغ به دلیل فراوانی تشبیه،ادات تشبیه هم بسیارند و بیش از همه گروه(چو،چون،همچو،همچون)حدود(185 بار)و مثل(36 بار)و مانند(10 بار)به کار رفتهاند.
دیگر کلمات خاص مبین دنیای فروغ عشق،نفر،ایمان و گناه هستند که مجموعا بیش از(200 بار)در شعرهای او حضور دارند و در بین آنها عشق با(150 بار)تکرار پربسامدترین است اماگناه تقریبا سه برابر ایمان به کار رفته است و نفرت در مقایسه با عشق خیلی ناچیز است.
عینیت و ذهنیت در واژگان شعر فروغ در دورهی اول شاعری وابسته به کلیشههای سنت ادبی است و جهانبینیاش همتکامل نیافته و بسامد اسم معنی در اسیر،دیوار و عصیان زیاد است و نسبت به آنها بسامد اسم ذاتدر تولدی دیگر و علی الخصوص ایمان بیاوریم به آغاز فصل بیشتر است.