چکیده:
این مقاله، به بررسی ساختار قصیده در شعر عربی پیش از اسلام و ساختار قصیده در شعر نخستین قصیده سرایان شعر پارسی می پردازد. دراین نوشتار از چگونگی تاثیر زبان عربی بر فارسی در عرصه های گوناگون مانند: واژگان، خط، پدیده نثر و شعر سخن به میان آمده است و بعد از تجزیه و تحلیل این موارد، سرانجام در یک بخش تطبیقی تاثیرگذاری شعر دوره پیش از اسلام از نظر ساختار و قالب قصیده بر قصیده کهن پارسی نشان داده شده است.
This paper aimed at studying the structure of ode in pre-Islamic Arabic poetry and in the poems of early Persian writers of odes. In the article، it was discussed how the Arabic language influenced the Persian language in different areas such as vocabulary، handwriting، prose and poetry ، and finally after analyzing the data، the impact of pre-Islamic poetry concerning the form and structure of ode on ancient Persian odes was revealed in a comparative analysis.
خلاصه ماشینی:
"منوچهری در قصیدهای که در مدح احمد بن عبد السعد،وزیر سلطان مسعود غزنوی سروده،در آغاز توقفی زیبا بر خیمهها دارد: {Sالا یا خیمگی!خیمه فرو هل#که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل# تبیره،زن بزد طبل نخستین#شتربانان همی بندند محملS} آنگاه از دوری محبوب اظهار دلتنگی میکند: {Sنگارین منا برگرد و مگری#که کار عاشقان را نیست حاصل# زمانه حامل هجرست و لا بد#نهد یک روز بار خویش حامل# نگار من چو حال من چنین دید#ببارید از مژه باران وابلS} (منوچهری دامغانی،1384:65) سپس همانند تازیسرایان با ذکر رحیل یاران برای تسکین خاطر،بر نجیب بادپای خویش سوار میشود و آن را چون باد میراند: {Sچو برگشت از من آن معشوق ممشوق#نهادم صابری را سنگ بر دلS} {Sنگه کردم به گرد کاروانگاه#به جای خیمه و جای رواحل# نه وحشی دیدم آنجا و نه انسی#نه راکب دیدم آنجا و نه راجل# نجیب خویش را دیدم به یکسو#چو دیوی دست و پا اندر سلاسل# گشادم هر دو زانوبندش از دست#چو مرغی کش گشایند از حبایل# نشستم از برش چون عرش بلقیس#بجست او چون یکی عفریت هایل# همی راندم نجیب خویش چون باد#همی گفتم که اللهم سهل# همی رفتم شتابان در بیابان#همی کردم به یک منزل،دو منزلS} (همان،1384:67) پس از ذکر این مقدمه،منوچهری گریز به ممدوح میزند و او را از فراز عالم لطایف مینگرد،بخشندگیاش را میستاید و وی را برتر از شاعران عرب میداند،آنجا که میگوید: {Sفروآورد به درگاه وزیرم#فروآوردن اعشی به باهل# به عالی درگه دستور،کو راست#معالی از اعالی و ز اسافل# وزیری چون یکی والا فرشته#چو در دیوان،چه درصدر محافل# تویی وهاب مال و جز تو واهب#تویی فعال جود و جز تو فاعل# یکی شعر تو شاعرتر ز حسان#یکی لفظ تو کامل تر ز کاملS} (همان،1384:67) سپس شاعر به شیوۀ برخی شاعران جاهلی به تکسب به وسیلۀ شعر روی میآورد."