چکیده:
بازار سنتی ایران به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بود. پس از پیروزی انقلاب، رابطه بازار با دولت دگرگون شد. در بررسی این دگرگونی، دو فرضیه قابل طرح است؛ اول، استقلال بازاری ها از دولت و دوم، تسلط دولت بر بازار و اصناف. پس از ارائه شواهدی از طریق روش تحقیق تاریخی، به نظر می رسد هر دو فرضیه به واقعیت های بازار پس از انقلاب اشاره می کنند. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که در دهه اول پس از انقلاب اسلامی، رابطه بازار با دولت دچار دگرگونی شد؛ یعنی با پیوستن بخشی از بازار به دولت، بخش دولتی بازار شکل گرفت و مناصب مهم دولتی به آنها اختصاص یافت و بخش غیرسیاسی بازار نیز پس از انقلاب، به حالت انزوا گرایید و قدرت خود را در جامعه مدنی از دست داد.
Iranian traditional bazaar has been among influential groups in the victory of Islamic revolution. Subsequent to the revolution، the relation between government and bazaar changed. Two theories may be laid out to explain this change: first independence of bazaaris from government second government’s domination over bazaar and guilds. Given evidence through historical research method، it seems that both theories refer to bazaar realities after revolution. Results of this study indicates that during first decade following the revolution، the relationship between government and bazaar changed; a part of bazaar joined the government and a governmental part of bazaar was formed and important governmental positions were assigned to them. Nonpolitical part of bazaar went into a retreat and lost its power in civil society
خلاصه ماشینی:
نتیجه این مطالعه نشان میدهد که در دهه اول پس از انقلاب اسلامی، رابطه بازار با دولت دچار دگرگونی شد؛ یعنی با پیوستن بخشی از بازار به دولت، بخش دولتی بازار شکل گرفت و مناصب مهم دولتی به آنها اختصاص یافت و بخش غیرسیاسی بازار نیز پس از انقلاب، به حالت انزوا گرایید و قدرت خود را در جامعه مدنی از دست داد.
بازار، دولت، انقلاب اسلامی، جامعة مدنی، صندوقهای قرضالحسنه مقدمه نقش بازاریهای سنتی در فرایند تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، یکی از مهمترین موضوعاتی است که محققان در بررسیهای تاریخی، سیاسی، اقتصادی و جامعهشناختی خود کمتر بهآن توجه کردهاند.
ولی در دیدگاه کشاورزیان، بهدلیل تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بازار دچار دگرگونی عمیق و بزرگی شده است و بخشهای منقسم از آن، هویت واقعی خود را از دست دادهاند؛ یعنی بخشی از آن، جزو دولت و بخش دیگر نیز منزوی شدند.
از اوایل سال 1366 مبارزه با گرانفروشان در تهران وارد مرحلة جدیدی شد؛ از یکسو، دولت با تشکیل کمیسیون نظارت بر امور اصناف با عضویت استاندار، دادستان، سرپرست دادگاههای کیفری و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی تهران، مبارزة گستردهای را با گرانفروشی، احتکار و دیگر تخلفات صنفی در تهران آغاز کرد.
مواردی که در ادامه خواهد آمد، نشان میدهد که بازار دارای قدرت بوده و برخلاف دیدگاه اشرف، تحت کنترل و ابزار دست دولت نبوده است: دولت موقت بازرگان، پیشنهاد تأسیس مرکزی برای تهیه و توزیع کالاهای اساسی با مشارکت مستقیم بخش خصوصی بهویژه بازرگانان را مطرح کرد که با موافقت بازاریها روبهرو شد.