چکیده:
برای دریافت چرخشهای معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویهی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزلهای حافظ-در غزلهایی که روی سخن با شخصیتی خاص است-،کشف نشانههای درون متنی نه تنها راهگشا که اجتنابناپذیر است. حافظ شخصیت مورد خطابش را-بویژه در غزلهای انتقادی-با ناموارههایی چند میخواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید.این امر ضمن آنکه شعر را تأویلبردار میسازد.باعث توهم تعدد مخاطب نیز میگردد. مقالهی حاضر غزلی به مطلع حافظ گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش را با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانههای درون متنی مورد بررسی قرار داده است. این غزل یکی از غزل-شخصیتهای پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با ناموارههای مختلفی چون صوفی،میر عاشقان،رب و شاه میخواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارز الدین باشد.
خلاصه ماشینی:
"بدینگونه که حافظ در ابیات آغازین به نصیحت شخصیت موردنظر میپردازد و وی را به شراب و شاهد و موسیقی و آنچه مایهی لطافت روح آدمی است،دعوت میکند اما از آنجا که این نصایح را شیخ و زاهد و واعظ و صوفی و امثالهم بر نمیتابند،میانه غزل را به حالات عشق و مستی خود اختصاص میدهد تا آنها را در عمل به خود و آنچه که هست دعوت کرده باشد و همچون آنان واعظی بیعمل نباشد،و در پایان از شخصیت موردنظر میخواهد که اگر به راه وی نمیپیوندد.
هرچند هدف این مقاله شرح ابیات نیست و در پی یافتن شخصیت مورد خطاب حافظ و نشان دادن محور عمودی منسجم غزل است اما به ناچار اختلاف شرحهای مختلف را مورد بررسی قرار میدهد برای رسیدن به این منظور شرح دکتر حسینعلی هروی در آغاز آورده میشود و موارد اختلاف در شرحهای دیگر با آن مقایسه میگردد.
حافظ در این بیت با طنزی ظریف به امیر مبارز الدینی میگوید:«شراب-با زیبایی و گیراییاش- مرا گمراه ساخت و با نوشیدن آن مرتکب گناه شدم و هرچند ای میرعاشقان!(امیر مبارزالدین)به این جرم خون مرا خواهی ریخت اما به خاطر زیبایی چاه زنخدان یار(با توجه به ابهامی که در عبارت وجود دارد،یار میتواند خدا،معشوق پنهانی محتسب،و نیز معشوق حافظ باشد.
» یا رب!به وقت گل گنه بنده عفو کن وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش حافظ در این بیت خانقاهی را به تصویر میکشد،صوفی غزل را در صدر مجلس مینشاند و خود مریدی مجرم میگردد که در موسم گل شراب نوشیده و ماجرای گناه خود را به سمع وی میرساند و با طنز و ریشخند به وی میگوید که سرو به جای او جریمه را پذیرفته و بر یک پای به رسم مجازات و عذرخواهی ایستاده است."