چکیده:
این مقاله وضعیت کنونی توسعهیافتگی در منطقه خاورمیانه بررسی میکند بهویژه چالشهایی را که این منطقه برای دستیابی به توسعه پایدار و توسعه انسانی در آینده نزدیک با آن روبروست. در این پژوهش چارچوب تحلیلی نخبهگرایی برای درک علل توسعهنیافتگی منطقه خاورمیانه برگزیده شده است،بدین دلیل که در منطقه خاورمیانه رویکردها و رفتار افراد قدرتمند،در وضعیت عدم نهادینگی،راهنماهایی معتبر برای تحول سیاسی محسوب میشود.سپس به جایگاه منطقه خاورمیانه در میان دیگر مناطق درحال توسعه جهان و دلایل استثناء بودن این منطقه نسبت به دیگر مناطق جهان سوم و به نوعی عقبماندگی این منطقه از روندهای مسلط جهانی هم در زمینهء اقتصادی و همه بهویژه سیاسی میپردازد.در دیگر بخشهای مقاله به چالشهای سیاسی و اقتصادی ناشی از تسلط دولت رانتیه در منطقه و نیز معضلات برخاسته از مشارکت نابسنده زنان در فرایند توسعه در این منطقه اشاره شود.مقاله با این نتیجهگیری به پایان میرسد که پیششرط دستیابی به توسعه پایدار در منطقه،دموکراتیک شدن همه کشورها و پذیرش نظام اقتصادی بازار آزاد است.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش،نخست به تشریح چارچوب منطقه خاورمیانه در میان دیگر مناطق درحال توسعه جهان و در این خصوص به چالشهای سیاسی و اقتصادی و نیز معضلات ناشی از مشارکت نابسنده زنان در فرایند توسعه در این منطقه اشاره خواهد شد.
کشورها در دیگر نقاط جهان در همان سطح درآمد سرانه،از نظر بهداشت و آموزش کار بیشتری برای جمعیت خود انجام میدهند؛ این میتواند بدین خاطر باشد که ثروت بهطور پایدار نصیب نخبگان میشود یا اینکه روانۀ حسابهایی در بانکهای خارجی میشود،و یا به هزینۀ بخش غیرنظامی صرف بخش نظامی میگردد.
آتا تورک در ترکیه،رضا شاه در ایران و جمال عبد الناصر در مصر سه نمونه از این نخبگان بودند که مبارزه با ساختارهای کهن را هدف خویش قرار دادند،اما در این میان توجه بسیار کمی به توسعۀ سیاسی، دموکراسی و رشد جامعۀ مدنی نشان دادند؛بدین ترتیب ماهیت اقتدارگرایانۀ نوسازی از بالا در بسیاری از کشورهای خاورمیانه وجود داشت و تا حد زیادی در دهههای بعد این وضعیت تداوم یافت.
اگر نخبگان سیاسی جدیدی با تعهدات ارزشی متفاوت و پیوندهای نیرومند بین المللی و نگاه به اجتماع جهانی در خاورمیانه ظهور کنند تا موازنۀ قوا به سود این دسته از نخبگان تغییر کند و بدین وسیله جهتگیری کلی نظام سیاسی نیز به سوی دموکراتیک شدن متحول شود،میتوان چشمانداز مثبتی را برای آینده توسعه به مفهوم همهجانبه آن برای این منطقه از جهان قائل بود،در غیر این صورت عقبماندگی کنونی خاورمیانه از روندهای مسلط جهانی تا حد زیادی تداوم خواهد یافت."