چکیده:
ارتباطات را می توان عمل انتقال مفاهیم یا انتقال معانی و تبادل پیام ها برشمرد. آنچه ارتباطات انسانی را از ارتباط دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد، به کارگرفتن اصول و معیارهایی برای ارتباط بهتر و موفق تر و توانایی انسان در خلق و استفاده از نمادها است. این مقاله در تبیین سیر ارتباطات انسانی در شاهنامه فردوسی تا پایان دوره پهلوانی است. ارتباطات انسانی در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حکمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسیم بندی است که در این مقاله فقط به ارتباط حکمرانان می پردازیم. ارتباطات حکمرانان در شاهنامه را می توان در پنج بخش قرار داد که عبارتند از: ارتباط حکمرانان با خود و دیگران، ارتباط حکمرانان با خدا، ارتباط حکمرانان با طبیعت، ارتباط حکمرانان با ماورا طبیعت و ارتباط حکمرانان با موجودات ماورایی. مهم ترین اهداف ارتباطی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حکمرانان، اهداف ارتباطی آنان و نتایج ارتباط آنان.
Communication can be considered as the act of communicating meanings or exchanging messages. What distinguishes human communication from the other living beings’ is its principles and criteria to successful and efficient communication، and his ability to create and use symbols.The present article is to explain the development of human communication in Shahnameh until the heroic age. Aspects of human communication in Shahnameh include the rulers’ communication، the heroes’، and the people’s. The research focuses on the first type. The rulers’ communication can be studied in five levels: communication with other rulers، communication with people، communication with God، communication with nature، and communication with supernatural beings. The main concern of the present article is to study types of the rulers’ communication modes، their purpose of communication، and the result of their communication.
خلاصه ماشینی:
چنانکه در دورهی اساطیری و پهلوانی شاهنامه، یعنی تا پایان دوره کیانیان، این نبرد به نحو روشن و مداوم، با جنگ طهمورث با دیوان آغاز میشود، سپس جنگ فریدون و کاوه آهنگر با ضحاک که پادشاهی هزار ساله او، ایران را در بیداد و ظلمت فرو برده است و از آن به بعد، نبرد بین خوبی و بدی به صورت جنگهای کین خواهی پس از کشته شدن ایرج بهدست برادرانش در میگیرد.
شاهنامه نشان دهنده روابط حکمرانان در موقعیتهای مختلف است، در واقع میتوان گفت ارتباطات حکمرانان در شاهنامه پنج بعد دارد: بعد اول ارتباط حکمرانان با خداست که این نوع ارتباط برای پیروزی ایرانیان، تهذیب نفس و نیایش و سجده بر خاک است.
1 اما از آنجا که در آثار حماسی، انسانها عملکردهایی فراتر از انسانهای معمولی دارند، لذا ابعاد ارتباطاتی آنها هم فراانسانی است، از این رو با توجه به مدلهای ارتباطی، ارتباطات انسانی را در شاهنامه میتوان بدین صورت بیان کرد: جدول 1- ارتباط حکمرانان در شاهنامه 1.
در شاهنامه ارتباط میان حکمرانان دوره اساطیری با دیگران گاه با هدف دادن اطلاعاتی بوده که بیشتر جنبه آموزشی داشته است که از جمله به کیومرث، هوشنگ، طهمورث و جمشید میتوان اشاره کرد.
میتوان گفت سخنرانی کیومرث برای مردم جزو اولین ارتباطات انسانی در شاهنامه است آنجا که خود را بهعنوان حکمران ایران زمین معرفی میکند.
3-2 آمیزهای از ارتباط کلامی و غیرکلامی: این حالت بیشتر در ارتباطات کیخسرو با خداوند دیده میشود، او در لحظههای نیایش با خداوند، گریان است و سر به سوی آسمان دارد.