چکیده:
مقالهی حاضر به بررسی جایگاه هنجارهای مهم اخلاقی در شعر صائب تبریزی میپردازد. در ادبیات نظری تحقیق، ضمن بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر صفویه و دورهی زندگی صائب، بعضی از مکاتب اخلاقی کلاسیک که اندیشههای این شاعر بزرگ را تحت تأثیر قرار داده، معرفی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که صائب، ضمن بیان اندیشههای اخلاقی مختلف، نه تنها مشرب عرفانی خود را به مخاطب یادآوری میکند، بلکه نشان میدهد اندیشههای اخلاقی او در بعضی موارد متأثر از دو مکتب اخلاقی رواقی و کلبی بوده است.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال، میتوان گفت که بسیاری از اندیشههای مولانا متأثّر از مکتب اخلاقی رواقی بوده است و یا حافظ را میتوان مثال زد که این دو اندیشه را با هم ترکیب کرده است؛ یعنی او از یک طرف مذهب و روش رواقی را در شعر خود منعکس کرده و از طرف دیگر پایبند به اصول مکتب کلبی است.
کلبیان درمان بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای انسان را در گریز از جامعه و پناه بردن به تنهایی و گوشهنشینی میداند: هرکه رخت اینجا به وحدتخانهی عزلت کشید میتواند خواب راحت در کنار گــور کرد 1 گوشه گــیران کامیاب از عــــــالم بالا شوند فــکرهـا در گـوشهگـیری آسمـانپیما شود 2 صائب نیز به عنوان یکی از بزرگترین شاعران عهد صفوی، با تأثیرپذیری از این دو مکتب اندیشههای اخلاقی خود را بیان کرده است که ما شاهدهای مورد نظر را ذیل عنوان «گوشه گیری» - که محصول اندیشهی مکتب کلبیان است - و نیز «تسلیم» -که از عقاید رواقیان ناشی میشود- میآوریم.
از لحاظ اخلاق اسلامی نیز کسانی آزاده هستند که به غیر خدا متکی نیستند و دست حاجت به سوی غیر دراز نمیکنند و به دنبال چاپلوسی و دریوزگی نیستند و پیوسته این آیهی قرآن کریم را به عنوان یک اصل در برابر چشمان خود دارند: (الیسَ اللّه بکافٍ عَبدهُ(؛ «آیا خداوند برای رفع نیاز بندهاش کافی نیست؟» 2 حافظ در این باره میفرماید: سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم 3 آزادگی، درشعر گویندگان عارف ما نیز بازتاب گستردهای داشته است.
» 1 این مورد اخلاقی در شعر شاعران بزرگ ادب فارسی انعکاس زیادی داشته است.