چکیده:
ادبیات داستانی یکی از پایگاه هایی است که در آن کلیشه های جنسیتی بازتولید می شود و همانند سایر عرصه های علمی، پیوسته چهره ای تکراری از زنان ترسیم می کند. بر این اساس، مقاله ی حاضر در پی مطالعه ی این نکته است که چگونه متون ادبی تمایزات جنسی در یک فرهنگ را بازتاب می دهد و چگونه به بازنمایی تقسیم بندی جنسیتی می پردازد. این نابرابری ها درآثار برگزیده ی دولت آبادی به چه شکل و در چه قالبی نمایش داده می شود. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتوا است. حاصل مطالعه ها چنان می نماید که در داستان های هجرت سلیمان، باشبیرو، جای خالی سلوچ و کلیدر، خشونت نقشی اساسی دارد که با منشاهای متفاوت و در قالب های گوناگون (آشکار و پنهان) ظاهر می شود و زنان را مغلوب می سازد.
خلاصه ماشینی:
"خشونت علیه زنان در آثار محمود دولت آبادی صبا واصفی* ،حسن ذو الفقاری** چکیده: ادبیات داستانی یکی از پایگاههایی است که در آن کلیشههای جنسیتی بازتولید میشود و همانند سایر عرصههای علمی،پیوسته چهرهای تکراری از زنان ترسیم میکند.
بنابراین در این تحقیق سعی میگردد به سؤالهای زیر پاسخ داده شود: *انواع خشونت علیه زنان در آثار دولتآبادی به چه شکلهایی ظاهر میشوند؟ *زنان در آثار دولت آبادی پویا هستند یا ایستا؟ *آیا در آثار دولت آبادی زن قربانی دیده میشود؟ *آثار دولت آبادی از نابرابریهای جنسی حمایت کرده یا آنها را به چالش طلبیده است؟ *آیا زنان در آثار دولت آبادی از آسیب و خشونت رهایی مییابند و به وضعیت جدید میرسند؟ *آیا در داستانهای دولت آبادی زنانی هم وجود دارند که به هیچ وجه مورد خشونت قرار نگرفته باشند؟ مبانی نظری نظریهی فمینیستی ثابت میکند که خشونت علیه زنان به هر شکلی که باشد،خواه به شکل تجاوز جنسی، کتکزدن،زنای با محارم،آزار جنسی و خواه به شکل پورنوگرافی1 فراگیر و محصول فرهنگ مردسالار است که در آن مردان هم بر نهادهای اجتماعی و هم بر تن زنان کنترل دارند(هام،1382:456).
در این میان ادبیات داستانی که یکی از عوامل نهادینه کردن بسیاری از ارزشها و جامعهپذیری آنهاست،عاملی برای تثبیت هنجارهای اجتماعی میشود که همواره از نمایش تغییرهای جایگاه زنان در جامعه اجتناب میکند؛بنابراین ادبیات داستانی با نمایش کلیشههای جنسیتی به بازتولید خشونت دامن میزند.
نتیجهگیری مطالعهی آثار محمود دولت آبادی از منظر نقد ادبی فمینیستی مشخص میکند که خشونت در تمامی داستان نقشی چشمگیر و اساسی دارد که با منشأهای متفاوت به شکل پنهان و آشکار ظاهر میشود."