چکیده:
آزمایش فکری ابزاری ابتکاری است که نقش مهمی در حوزههای مختلف علوم (اعم از علوم عقلی و علوم تجربی طبیعی و انسانی) ایفا میکند. مهمترین ویژگی این آزمایشها آن است که بدون دادة تجربی تازهای، ما را به شرایط معرفتی جدیدی میرساند و میتواند نظر ما را در مورد یک نظریه تغییر دهد. دربارة نحوة عملکرد آزمایشهای فکری، دیدگاههای مختلفی وجود دارند. در این مقاله، ابتدا نمونههایی از آزمایش فکری و ویژگیهای آنها ارائه و سپس دیدگاه استدلالی نورتن تشریح میشود که یکی از مشهورترین دیدگاهها دربارة آزمایش فکری است. در ادامة انتقادات سه تن از منتقدان اصلی دیدگاه استدلالی ارائه شده، در پایان نشان داده میشود با وجود مزایای بسیار دیدگاه استدلالی، نورتن باید نظر خود را مبنی بر اینکه در آزمایش فکری از تجربه فراتر نمیرویم، تعدیل کند.
خلاصه ماشینی:
"تجربهگرایی و آزمایش فکری آزمایشهای فکری که در حوزۀ علوم مطرح میشوند،دانشی دربارۀ جهان به دست میدهند؛مثلا آزمایش سقوط آزاد گالیله میگوید سرعت سقوط اجسام از جرم آنها مستقل است؛نتیجۀ آزمایش سطل نیوتن این است که مکان مطلق وجود دارد؛آزمایش EPR توصیف مکانیک کوانتومی را از واقعیت،کامل نمیداند و...
ما نمیتوانیم لیستی را فراهم کنیم و بگوییم آزمایشهای فکری باید این ملاکهای خارجی را داشته باشند؛ولی باید صورتبندی کلی و ساختار واحدی وجود داشته باشد که بین آزمایشهای فکری مقبول،مشترک باشد؛اما لازم نیست صورت یا ساختار جزئی همۀ آنها ثابت باشد؛مثلا نتیجۀ آزمایش سطل نیوتن با تغییر سطل چوبی به جای سطل چرمی تغییری نخواهد کرد.
حال چگونه نورتن نتایج متناقضی را که از آزمایش فکری و پادآزمایش فکری حاصل میشود،توجیه میکند؟آزمایش فکری و پادآزمایش فکری سدی بر سر راه اعتبار آزمایش فکری نیست؛زیرا در نهایت،یکی از این استدلالها غلط است؛مثلا مقدمۀ نادرستی دارد یا نحوۀ استنتاج مغالطهآمیز است(همان،ص 1143-1146)در بررسی آزمایشهای فکری نادرست،پس از بازسازی آنها به صورت استدلالی میتوانیم علت نادرستی استدلال را تشخیص دهیم و آن را برطرف کنیم.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 6:نمایی از ساعت در جعبه چرا آزمایش فکری ساعت در جعبه نمیتواند استدلال باشد؟ به نظر بیشاپ،هر کوششی برای اینکه آزمایش ساعت در جعبه را یک استدلال تلقی کنیم،به بروز مشکلاتی منجر میشود که برطرف کردن آنها ممکن نیست.
1پس میتوان دیدگاه نورتن را که هم مؤلفۀ منطق و هم تجربهگرایی دارد،به چالش کشید و از او پرسید وقتی نتیجهای کلی از مقدمات یک استدلال به دست میآوریم،میتوانستیم تعمیمهای دیگری را در نظر بگیریم،بدون آنکه از نظر منطقی اشکالی وجود داشته باشد؛ولی چرا چنین نتیجهای گرفتیم؟به نظر میرسد تنها با دیدگاه استدلالی نورتن نمیتوان به این سؤال پاسخ گفت."