چکیده:
یکی از معتبرترین منابع ادبیات مردمی فارسی،کتاب امثال و حکم دهخدا با بیش از سی هزار مثل،حکمت،اصطلاحات،کنایات،اخبار و احادیث است که حاصل مطالعات و پژوهشهای بیوقفهی اوست و از پشتکار،قدرت حافظه،استعداد و حضور ذهن وی حکایت دارد.مراجعه به این کتاب هر خوانندهای را شگفتزده میکند.بویژه که در زمانی گردآوری شد که امکانات رایانهای و راههای مجازی تحقیق و موتورهای جستوجو،وجود نداشت.اما برای خدمت به صاحب این کتاب گرانسنگ،جا دارد به رفع نقایص آن،همت گمارد.از جمله این نقصها، خلط مدخلهای امثال از نظر موضوعی،آوردن امثال عربی بدون مرجع و مصدر و عدم تطبیق امثال فارسی و معادل عربی آنهاست.در این مقاله،برآنیم گوشهای از این مهم را انجام داده،برخی امثال فارسی و معادلهای عربی آنها را مورد مداقه و نقد قرار دهیم.در ضمن،امثال عربی وارد شده در مقاله مستندسازی شده است. علت اصلی که موجب شده دهخدا در انتخاب معادل به خطا رود این است که دهخدا در بسیاری موارد،فقط موضوع امثال را درنظر گرفته و از کاربرد آنها غفلت نموده است.علل دیگری نیز وجود دارد؛از جمله: -فقط گوشهای از داستان مثل را مدنظر قرار داده است؛ -در تشخیص موضوع امثال دچار اشتباه شده است؛ -فقط بخشی یا کلمهای از مثل را مدنظر داشته است.
خلاصه ماشینی:
"عبارتند از: (أغا)الأغانی/ابو الفرج الإصفهانی (بیان)البیان و التبیین/الجاحظ (تمث)التمثیل و المحاضره/ابو منصور الثعالبی (جم)جمهره الأمثال/ابو هلال العسکری (ذکر)التذکره الحمدونیه/اب حمدون (زهر)زهر الأکم ی الأمثال و الحکم/الیوسی (طبق)طبقات الأولیاء/ابن الملقن (عب)الأمثال/ابو عبید ابن سلام (عجز)الإعجاز و الإیجاز/ابو منصور الثعالبی (عقد)العقد الفرید/ابن عبدربه الاندلسی (کشک)الکشکول/بهاء الدین العاملی (مثل)الأمثال/الضبی (مج)مجمع الأمثال/المیدانی (مس)المستقصی فی أمثال العرب/الزمخشری (مع)معجم الأمثال العربیه/محمود اسماعیل صینی (نها)نهایه الأرب فی فنون الأدب/شهاب الدین النویری باتوجه به توضیحاتی که گذشت،امثال مدنظر این مقاله را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:الف)امثالی که دهخدا در معادلیابی آنها به خطا رفته است و نه از نظر موضوعی و نه از نظر کاربرد با مثل عربی آن مطابقتی ندارند؛ب)امثالی که با کمی دقت،درمییابیم که شاید در موضوع،اشتراک داشته باشند؛اما در کاربرد،مطابقتی ندارند و اگر دو حادثهی مشابه در عربی و فارسی اتفاق بیفتد،نمیتوان آنها را به کاربرد؛ج)امثالی که درست معادلیابی شده؛اما با مقایسهی امثال مشابه آن در مدخلی دیگر،قابل نقد است.
معادل(دخو):«ز ترسنده مردم برآید هلاک[فردوسی]»(دهخدا،3431،ج 1:521) نقد:مثل فارسی که دهخدا معادل آورده،گویای این است که انسان ترسو از ترس، خود را به هلاکت میاندازد؛به عبارت دیگر،ترس موجب هلاکت میشود.
»(دهخدا،3431،ج 1:331) نقد:مثل فارسی مذکور-چنانکه خود دهخدا گفته است-برای کسی آورده میشود که با نهایت زرنگی و زیرکی خود،بر چیزی هرچند ممتنع دست یابد.
معادل(دخو): «حکم خود آن راست کو غالبتر است چونکه زر بیش از مس آمد آن زر است[مولوی]» (همان،ج 1:811 و 911) نقد:شاید بهتر از این معادلی که دهخدا آورده است،معادلی نتوان یافت؛اما سخن نقدی اینجاست که وی در کتاب خود،مثل مذکور را با مثل«جوینده یابنده است»،معادل آورده است."