خلاصه ماشینی:
"قرضاوی دربارهء کلمهء سیاست نیز تعاریف مختلفی را ذکر و اشاره کرده که کلمهء سیاست مطلقا در قرآن وارد نشده است،اما وی به کسانی که عدم ورود آن را به مثابهء عدم اهتمام اسلام به سیاست میدانند،این گونه پاسخ میدهد که تردیدی نیست که این دیدگاه نوعی مغالطه است.
از نظر قرضاوی مانعی برای تغییر نام جزیه نیست و اگر آن نوعی مالیات در مقابل جهاد و دفاع از دولت باشد،ممانعتی ندارد و اگر اهل کتاب در دفاع از وطن مشارکت داشته باشند،جزیه ملغی میشود،چنانکه این مسئله هماکنون وجود دارد بهطوری که سربازی اجباری شده است.
قرضاوی در این باره تأکید میکند که هیچ دینی همانند دین اسلام به انسان اهتمام و توجه نداشته است و خداوند وعده داده است که او را عزت بخشد و جانشین در زمین کند و آنچه در آسمانها و زمین است برای او رام گرداند و خداوند او را به بهترین شکل خلق کرده است که همهء اینها از بزرگی و شکوه خداوند متعال است.
سکو لاریسم:راه حل است یا معضل؟ قرضاوی در باب چهارم این پرسش را مطرح میکند و در فصل نخست این باب به این نتیجه میرسد که سکو لاریسم در جوامع اسلامی،آنگونه که سکو لاریستها تصور میکنند،نمیتواند راه حل باشد، زیرا علت شکلگیری سکو لاریسم در غرب،عوامل و اسباب تاریخی بود که سلطهء استبدادی کلیسا و رجال دینی آن در دولت و زندگی مردم و سیطره بر آنان در زمین به اسم آسمان از جملهء این عوامل به شمار میرفت و کسی حق انتقاد و ارزیابی کلیساو رجال دین را نداشت، زیرا آنان قداستی داشتند که مانع از این انتقاد و ارزیابی میشد."