چکیده:
این مقاله به معرفی یک چهره بسیار مهم و ارزشمند شعر مدرن یعنی لورا(رایدینگ) جکسون(1091-1991)خواهد پرداخت.(رایدینگ)جکسون در ایران تقریبا ناشناس است و کسی از عظمت شعر و نوشتههای انتقادی او در زمینهی شعر و نظریهی شعر اطلاع ندارد.البته(رایدینگ)جکسون حتی در زادگاهش آمریکا و نیز کشورهای اروپائی از جمله انگلیس هم وضعیت بهتری ندارد و به غیر از تعدادی استاد ادبیات و یا علاقهمندان پروپاقرص شعر مدرن تقریبا کسی او را نمی شناسد.از آنجا که (رایدینگ)جکسون تأثیری کلیدی در بوجود آمدن رویکرد بسیار مهم و معروف نقد ادبی یعنی«نقدنو»داشته و نیز از آنجا که اصولا نظریات او دربارهی شعر و زبان شعر جایگاه ویژهای در روایت داستان شعر مدرن دارد.شناخت او از ضروریات است. او در دهههای بیست و سی قرن بیستن با تمام قدرت شعر سرود و خود را وقف شعر و شاعری کرد و اما ناگهان حدود اوایل دههی چهل از شعر سرودن دست کشید و تا آخر عمرش دیگر شعر نگفت و وقت خود را صرف توجیه این عمل و تشریح ویژگیها و مشکلات زبان شعری نمود.برای فهم بهتر اندیشههای شعری(رایدینگ)جکسون، او با چهرههایی نظیر آی.ای.ریچاردز(3981-9791)و منتقدین نو(که خود البته یکی از پایه گذاران اصلی آن است)مقایسه شده است.همچنین اندیشههای شعری او در پیوند با زیبائیشناسی دیداری و شنیداری مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل بود که در حدود سال 0491(رایدینگ)جکسون شعر را برای همیشه کنار
جکسون و نیز ایجاد آگاهی نسبت به این نکته است که زبان شعر،به باور(رایدینگ)
آرمان شعری رایدینگ جکسون بیان حقیقت بود،و تا زمانی که از سرودن شعر به
(رایدینگ)جکسون تشخیص داد زبان شعر از جنسی است که ذاتا مانع بیان پیام حقیقت
کمی به این جملات دقت کنیم خواهیم دید که تناقضی در نگرش رایدینگ جکسون به شعر
فاصلهی عظیمی است که زبان هرگز قادر به بیان حقیقت این پدیدهها و پر نمودن این
این شعر(رایدینگ)جکسون شکایت خود را هرچه آشکارتر مطرح میکند و میگوید که
خالی از حقیقت نیست اگر بگوییم(رایدینگ)جکسون در تمام آثار خود به ویژه در
ارزش شعر(رایدینگ)جکسون دقیقا به درجه تشنگی او برای بیان حقیقت نه به
یا اصلی در شعر(رایدینگ)جکسون این نیست که آیا اصولا چیزی به نام حقیقت وجود
دارد یا نه بلکه این است که حقیقت را چگونه میتوان به زبان شعر بازگو کرد.
(رایدینگ)جکسون امکان بیان حقیقت در شعر است،موضوع و یا بهتر بگویم مشکل اصلی
شعر(رایدینگ)جکسون در پی توصیف دنیایی بیرونی نیست بلکه آیینهای است که در آن
(رایدینگ)جکسون بار دیگر آرزوی خود را برای شعری ساده که حقیقت را به سادگی و
با چیزهایی که دربارهی(رایدینگ)جکسون تا اینجا گفته شد ممکن است این تصور
است برای بیان حقیقت،و به محض اینکه شاعر به این هدف دست یافت،دیگر زبان چیزی
خواننده این شعر محال بودن توصیف درد را زمانی به خوبی لمس میکند و میفهمد که
عنوان پدیدهای مادی و حسی از طرفی،و نا مناسب بودن زبان شعر برای بیان حقیقت از"