خلاصه ماشینی:
"در پایان فصل مؤلف تحت عنوان پایان پرده اول عنوان میکند که بیست واند سالی که در کشاکش میان خاندانهای چوپانی،ایلکانی و مغول خراسان(طغاتیمور)و وابستگان آنها گذشت،با مرگ امیر شیخ حسن بزرگ به پایان رسید و دوره دیگری از عصر فترت آغاز شد و با گذشت زمان سدهی هشتم قمری،در خراسان که جایگاه یکی از مدعیان ایلخانی،یعنی طغماتیمورخان بود،حوادثی روی داد و به نتایجی منتهی شد که ظهور سربداران بود.
مؤلف در این فصل در مورد اوضاع عمومی ایران بیان میکند که پس از مرگ شیخ حسن بزرگ،پسرش به نام سلطان اویس میراثدار ایلکانیان یا آل جلایر شد(757 ق)شاه شجاع مظفری نیز در اصفهان در سال 759 ق قدرت را از دست پدر درآورد و خود بر جای او نشست و از حدود 760 ق به بعد تقریبا میتوان گفت که ایران در آن روز به سه بخش تقسیم شده بود.
نویسنده سپس به قدرتهای محلی دیگر در دوره دوم فترت میپردازد که شامل اتابکان لرستان(لر کوچک و لر بزرگ،آل کرت،سربداران،مازندران و گیلان بوده است) در مورد آل کرت مؤلف اشاره میکند که اطلاع چندانی راجع به آنها در دست نیست اما دربارهی نسب آنان از شعر برخی شاعران هم دورهی آنان میتوان دریافت که از نسل سلطان سنجر سلجوقی بودهاند،آل کرت در اصل در خدمت سلطان غیاث الدین محمود غوری نشو و نما یافتند و نخستین فرد از آنها که اسم و آوازهای یافت،شمس الدین محمد کرت است که از چنگیز خان فرمان حکومت خیسار و غور و توابع آن را گرفت و نه تنها در دورهی چنگیز،بلکه تا پایان زمان هولاکو هم برجا بود و با او در فتح قلاع اسماعیلیه همکاری نمود."