خلاصه ماشینی:
"خوب این سه معیار را باید هنگام نقد یک اثر به کار برد و پرسید: 1-آیا اثری که من آنرا بررسی و نقد میکنم،دارای صحت و اعتبار است؟ یعنی اینکه هنرمند ارزشها،رویدادها و آرمانهای راستین و ژرفی را طرح کرده است؟ پیامهای او چه اندازه ارزنده و شایستهاند و متناسب با روح زمان و نیازهای آن؟مخاطب(خواننده،تماشاگر)از خواندن و دیدن آفریدهء او چه تجربهای کسب میکند؟ 2-آیا هنرمند اصالت شخصی و فرهنگی دارد؟آیا میتوان با بررسی و نقد (به تصویر صفحه مراجعه شود) او سبک خاص او را باز شناخته و نیز فرهنگ و هویت ملی،تاریخی و ادبی و هنری او را باز شناخت؟به چه میزان و با چه توانائی و چگونه او با«اصالت شخصی و فرهنگی»به آفرینش هنری دست یازیده است؟آیا اثر او،هویت شخصی و فرهنگی دارد؟ 3-چه میزان از آفریدهء او،تازهگوئی و نوآفرینی است،و چه میزان آن،اقتباس؟ تأثیر برداری!؟و خدای نکرده سرقت؟!
14*آیا«طراحی صحنه»توانسته است،آن تعبیرها،تفسیرها و یا تأویلهایی که در نمایشنامه وجود دارند،به تماشاگران @فرهاد ناظرزاده:منتقد تئاتر در واقع«زیبایی شناس تئاتر»است،بهشرط آنکه زیبایی را در وسیعترین و عمیقترین معنای آن اتساع دهیم @فرهاد ناظرزاده:بههنگام بررسی و نقد یک اثر نمایشی میتوانیم از خود بپرسیم که آیا تماشای آن تجربهای زیباشناسانه،عقلگرایانه،عاظفهگرایانه و معنوی بود،یا خیر؟ منتقل و مربوط گرداند،آیا طراح صحنه و صحنهای که او طراحی کرده است،توانسته است نمایشنامه را با زبان و امکانات خود، برای تماشاگران تفسیر،تعبیر و تأویل کند؟ 15*آیا صحنهء تئاتر طوری طراحی شده است که مسئلهء«اشراف»به خوبی حل شده باشد؟یعنی آنکه همهء تماشاگران تا حد ممکن،بدون اشکال و زحمت،هرآنچه را که بر صحنه اجراء میشود،ببینند و بشنوند؟(این مسئله،مسئلهء:اشراف،بسیار مهم و مسئولیت مشترک کارگردان و طراح صحنه است)."