چکیده:
انقلاب اسلامی ایران تحولات عمیقی را در ساختارهای اجتماعی،ارزشها و مناسبات اجتماعی و جهانی به وجود آورد.بخشی از عوامل انقلاب، عوامل عینی اجتماعی بود و عوامل ذهنی وفکری نیز در بروز نارضایتی به دلیل بیتوجهی به ارزشهای دینی مردم و در نحوه تکوین انقلاب به جهت وجود آموزههای انقلابی و تحولگرا نقش برجستهای دارد. بر خلاف اعتقاد موجود مبنی بر اینکه فرهنگ سیاسی ایران،قبل انقلاب هیچ زمینهای را برای تحول انقلابی به وجود نیاورد،چگونه عناصر جدیدی در مؤلفههای فرهنگ سیاسی یران سر بر میآورد که زمینه را برای تحول انقلابی فراهم میسازد؟این تحقیق با بیان بازتولید وجه دینی فرهنگ سیاسی ایرانیان و تفاسیر جدید از آموزههای دینی و بهرهبرداری مناسب رهبری دینی از این آموزهها به دنبال پاسخ به این سؤال است.
Islamic revolution of Iran caused great evolutions in global and social structures, values and arrangements. Some of the factors leading to revolution were concrete social factors, and mental and intellectual factors had also great roles in creating discontent due to neglecting people's religious values as well as in formation of revolution due to revolutionary doctrines.Contrary to the belief that Iranian's political culture prepared no ground for revolutionary change prior to revolution, the question is how new elements emerged in parameters of Iranian's political culture, preparing the ground for revolutionary change. The present study is seeking to answer this question by stating the productivity of religious aspects of Iranian's political culture and new interpretations of religious doctrines as well as the religious leader's proper usage of these doctrines.
خلاصه ماشینی:
(نک:کاظمزاده ایرانشهر،5331؛جمالزاده،5431؛بازرگان،بیتا)چه عامل و تحولی در فرهنگ سیاسی باعث شکلگیری انقلاب اسلامی و سرنگون رژیم پهلوی شد؟این مقاله تنها به دنبال بیان رابطه فرهنگ سیاسی شیعه و سقوط رژیم پهلوی است،البته عوامل دیگری مانند نارضایتی اقتصادی و سیاسی در سقوط این رژیم نقش داشته است.
این مقاله به دنبال بیان این مطلب است که سایر فرهنگهای سیاسی موجود در جامعه ایرانی نتوانستند از زمینهها و عوامل انقلاب استفاده کنند و تنها فرهنگ سیاسی شیعی با تحولاتی که به ویژه در دو دهه منتهی به انقلاب اسلامی در آن به وجود آمد، جامعه ایرانی را به سوی انقلاب رهنمون کرد.
فرضیه تحقیق با توجه به رابطه عین و ذهن و نقش باورها در رفتارهای اجتماعی و سیاسی،نفوذ گسترده باورهای دینی در بین ایرانیان و تحولات فرهنگ سیاسی شیعی در قرن سیزده و چهارده هجری میتوان این فرضیه را ارائه نمود که انقلاب اسلامی به منزله یک دوره جامعهپذیری مجدد در تحول فرهنگ سیاسی،نقش اساسی داشته است.
مطالعات انجام شده در برخی کشورها مانند لهستان،ایرلند،نیکاراگوئه،السالوادور، لبنان و به ویژه ایران برای تبیین نقش مذهب و فرهنگ سیاسی مذهبی نشان میدهد فرهنگ دینی از سه طریق رفتارهای سیاسی تودههای مردمی را در جریان حرکتهای انقلابی تحت تأثیر قرار میدهد:ایجاد نارضایتی از وضع موجود و انگیزه بخشیدن جهت مشارکت،تسهیل مشارکت در انقلاب و تأمین مشکلات و سازماندهی لازم برای بسیح منابع.
امام خمینی قدس سره با استفاده از این شرایط و با توجه به ویژگیهای کاریزماتیک خود موفق شدند با استفاده از فرهنگ سیاسی به وجود آمده،ساختار سیاسی استبدادی را در هم شکنند و انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند.