چکیده:
کردهاند و کرامت عند الله را به عنوان وجه تمایز آدمیان در رسیدن به کمالات اختیاری بر شمردهاند در مقابل،برخی تمام کرامت انسان را به ویژگی تقوی و ایمان وی دانستهاند. این اختلاف رای در بیان رمز و راز کرامتمندی انسان نیز در کلام مفسران وجود دارد که حاکی از نوع نگاه آنان به مقوله کرامت انسان است. اگرچه به کرامت انسان از دیرباز در منابع دینی پرداخته شده است اما چون امروزه این مقوله،با مباحث حقوق بشر ارتباط یافته است،ضرورت بازشناسی،تحلیل و تبیین آن در ارائه دیدگاه قرآن کریم برای پرسشهای پیشرو در عصر حاضر بیش از هر زمان احساس میشود. کرامت انسان یکی از مقولات بنیادی در اندیشه معاصر است.نوشتار حاضر پس از معناشناسی«کرامت»و«انسان»در نظام معنایی قرآن،میکوشد به معنای«کرامت انسان» در گفتمان قرآن دست یابد. در گفتمان قرآنی،خداوند خود کریمترین است و بنی آدم نیز از کرامتی اعطایی برخوردارند و درجات بهرهمندی از کرامت در میان آدمیان برپایه دارا بودن تقوا متفاوت است،تامل در آراء قرآنپژوهان و مفسران،نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان،اندیشه واحدی مشاهده نمیشود و با توجه به اینکه از منبع وحیانی یکسانی سخن میگویند اما در پرسشهای کلیدی انسانشناسانه دچار اختلافنظر میباشند.برخی از قرآنپژوهان، کرامت اعطایی را ذاتی بشر از هر جنس،نژاد و رنگ دانستهاند و برای آن ادلهای را اقامه
خلاصه ماشینی:
"اگر شخصی هوامدار بود نه خدامحور،این خلیفه الله نیست؛وقتی خلیفه الله نبود(کرمنا)شامل او نمیشود(جوادی آملی،4)و نیز ایشان در بیان خلافت الهی با تصویر 3 وجه از خلافت شخصی و نوعی و جمعی تنها خلافت نوعی را صحیح میدانند و آن این است «همه انبیا و اولیاء خدا خلیفه خدای سبحان هستند و برپایه نحوه وجودی،همگی دارای وحدت نوعی هستند؛ازاینرو میتوان گفت که در سراسر آفرینش یک حقیقت نوعی خلافت الهی را عهدهدار است و از این حقیقت واحد نوعی در هر عصری،شخصی ظهور میکند و به مرتبه جانشینی خدای سبحان بار میآید»(جوادی آملی،671)که در این نگاه،کرامت شامل همه انسانها نخواهد بود بلکه کرامت ذاتی برای خلیفه الله مقصود است که این نگاه مبتنی بر مجموع آیات قرآنی نیست و با سیاق آیه شریفه «و لقد کرمنا بنی آدم» و بسیاری از آیات دیگر که به کرامت انسانی حتی کافر اشاره دارد،سازگار نیست.
که به تعبیر زحیلی«اسلام مردمان را برادر و همکار در راه حق و حقیقت میخواهد نه اینکه گروهی را بندگان گروهی دیگر و برخی را فرادستان بر دیگران قرار دهد و هیچکس را بر نژاد بر دیگری امتیازی نیست»(زحیلی،8) پس در کرامت ذاتی،خداوند،انسان را به گونهای آفرید که در مقایسه با دیگر موجودات از لحاظ ساختمان وجودی از امکانات و مواهبی برخوردار است که حاکی از عنایت ویژه خداوند به نوع انسان است و همه انسانها از هر رنگ و نژاد و جنس از آن بهرهمندند و خداوند بعد از آفرینش انسان چنین فرمود: «ثم انشأناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین» (مومنون،41) از سویی،اصل کرامت ذاتی انسان از اصول جهانی و فرامنطقهای قرآن کریم است که اختصاصی به صنف و گروهی خاص ندارد و با تامل در رسالت جهانی و جاودانی قرآن کریم و نیز تدبیر در بسیاری از خطابها و دعوت و دستورهایی که برای عموم آدمیان بیان داشته است مانند وفای به عهد و پیمان اگرچه با غیرمومنان بوده باشد و..."