خلاصه ماشینی:
"گفتنیست که ناسیونالیسم در مراحلی از فعالیت خود که بیشتر خصلت ضد استعماری و ضد استبدادی داشت(مانند جنبش تنباکو، واقعهی رژی،انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت)از حمایت نیروهای مذهبی برخوردار بود و رهبران دینی برای تحقق اهداف دینی از کارکردهای مثبت ناسیونالیسم پشتیبانی میکردند،اما تدریجا رویهی اصلی این تفکر یعنی تاسیس نظام لاییک براساس جدایی دین از سیاست، ترجیح ملیت بر دین و اخذ تام و تمام الگوهای غربی توسعه،رخ نمایاند و همین امر موجب جدایی مذهبیون از ملیگرایان شد.
سران جبهه در اولین اقدام با توجه به سخنان شاه مبنی بر برگزاری مجدد انتخابات مجلس بیستم،طی ملاقاتی با شریف امامی نخستوزیر وقت و وزیر کشور خواهان تامین آزادی انتخابات،مطبوعات و اجتماعات شدند و به دنبال عدم پذیرش این شرایط،نمایندگان جبههی ملی در بهمن 39 در مجلس سنا تحصن کردند که باقر کاظمی،دکتر غلام حسین صدیقی،مهندس مهدی بازرگان،مهندس کاظم حسیبی و دکتر مریم سنجابی در رأس آنها بودند و بعد از تظاهرات دانشجویان،همه محترمانه آزاد شدند.
» ضمنا رهبران جبههی ملی در پاسخ به درخواستهای مکرر هواداران جوان مبنی بر انجام حرکت یا تجدید سازمان جبهه دائما به نامساعد بودن شرایط اشاره کرده و امکان تغییر اوضاع را موکور مینمودند،تا آمریکا با چشم غرهیی به شاه،امکان فعالیت و ایجاد فضای باز سیاسی در ایران را فراهم آورد و عملا نیز تا پیدایش چنین وضعیتی که با روی کار آمدن کارتر در کاخ سفید ایجاد شد،تنها نظارهگر بودند و از سال 56 مجددا فعال شدند، البته در این سالها جنبش دانشجویی در داخل و بویژه در خارج فعالیتهایی با عنوان جبههی ملی خارج کشور انجام میدادند."