خلاصه ماشینی:
"نه جمالزاده که نزدیک به نود سال در اروپا میزیست،نه بزرگعلوی که چندین ده سال در آلمان استاد دانشگاه بود و به تدریس و تحریر و ترجمه اشتغال داشت،نه صادق چوبک و نه جلال آل احمد،به رغم رسالهء پرسرو صدای غربزدگیاش،و نه ابراهیم گلستان و گلشیری و ساعدی،و نه کسی از خیل شاعران هردو مکتب سنتی و نو از ایرج میرزا و بهار و پروین اعتصامی،و نیما و فروغ فرخزاد و اخوان ثالث و احمد شاملو و سیمین بهبهانی،و نه از طبقهء محققان نامدار ما علامه قزوینی و دهخدا و تقیزاده و فروزانفر،تا امروز کسی به چنین اوج شهرتی رسیده و این همه کتاب و مقاله دربارهء او نوشته شده است.
گمان میکنم که اگر کسی با همت و پشتکار این مؤلف گرامی واژهها و اصطلاحات عامیانهء آثار جمالزاده و چوبک و ساعدی و آل احمد و چند نویسندهء مشهور دیگر را گردآوری کند،مجموعهء نهچندان کوچکی از کلمات و عبارات اضافی دیگر که صادق هدایت هرگز به کار نبرده است به دست خواهد آورد.
بخش زبانها و تمدنهای خاور نزدیک،دانشگاه شیکاگو حشمت مؤید مجمل التواریخ و القصص از نوادهء مهلب پسر محمد پسر شادی ویرایش سیف الدین نجمآبادی-زیگفرید وبر دومونده،نیکار هوزن،آلمان 1378/2000،ص 473+443،بها:(؟) چاپ بسیار منفح و عالمانهء این کتاب مهم تاریخ در آلمان که یک سالی از انتشا آن میگذرد،گامی بلند است در راه شناساندن این کتاب و پژوهشهای مربوط به تاریخ و افسانهها و سبکشناسی فارسی و نامهای جغرافیایی و چهرههای حماسی و تاریخی بسیار کهن،که در بسیاری از موارد با تحریر همان نامها در دیگر آثار شناخته شدهء فارسی و عربی تفاوت دارد."