خلاصه ماشینی:
اما شاهکار حافظ نیز در ترکیب کلمات متناسب و ایهامانگیز است که گاهی از هر لفظ و ترکیب چند معنی بیرون میآید و در این صنعت و هنر یکسره تابع خاقانی است و به او توجه خاص دارد،خاقانی مواد اصلی یعنی الفاظ را به دست آورده و عرضه داشته و گاهی متکلفانه و مصنوعا با هم آمیخته،اما حافظ آنها را نرمتر و ملایمتر و تراشیدهتر به کار برده است و گویی جواهر را تراشیده و صیقل داده و درخشانتر کرده و به این جهت ظرافت و نازکطبعی او بیشتر و مهارتش در آوردن ترکیبات بیشتر شده است،اما در بسیاری از موارد نظر خاص به خاقانی دارد،و گذشته از آنکه بسیاری از غزلهای خاقانی را استقبال کرده یا آنکه بعضی ترکیبات او را عینا به کار برده است،بیان مخصوص خاقانی را مورد تقلید قرار داده و به قول ژان رایپکا خاورشناسی معروف،حافظ از لحن قلندرانه و لاابالی بعضی اشعار خاقانی استفاده کرده اشت،و اقای دشتی چنین اظهار نظر میکند: «قراین و امارت زیادی هست که پس از سعدی،خاقانی بیش از هر شاعر دیگر مورد توجه حافظ بوده و خویشاوندی غیر قابلتردیدی میان شیوهء سخن آنان موجود است» و آقای دشتی شیوهء حافظ را«نوازنده و مخملی»و سبک خاقانی را«سخت و دشوار و پر از صلابت»خوانده است و در این مورد میتوان صلابت و درشتی و دشواری و تکلّف را در برابر شفافیت و نرمی و روانی و جذّابیت قرار داد.
» «جام جم»بمعنی دل و نیز«جام می»در شهر هردو آمده از جمله خاقانی گفته: از دست عشق چون به سفالی شراب خورد طعنه نخست در گهر جام جم زند و حافظ:«سالها دل طلب جام جم از ما میکرد»و بدون شک حافظ در آوردن «جام جم»و ترکیبات گوناگونش بیش از همه به خاقانی نظر داشته زیرا ترکتبات ایهامدار و متناسب در شعر او از همهء شاعران قبل از حافظ بیشتر است.