خلاصه ماشینی:
در شاهنامهء چاپ مسکو(که تاکنون از همهء چاپهای موجود بهترین بوده است) برمبنای نسخههای قدیم متنی از این داستان تهیّه کردهاند که عدّهء ابیاتش نزدیکترین است به این عدّهء مورد اطمینان:متن نسخهء موزهء بریتانیا را گرفتهاند و د رمیان ابیات آن هفده بیت که از نسخههای دیگر گرفتهاند اضافه کردهاند،که فقط یک بیت آنها شاید لازم بوده باشد،و ما بقی مسلّما الحاقی است(بنظر من البتّه)و زاید است؛از طرف دیگر چند بیتی را از ابیات نسخهء بریتانیائی حذف کردهاند آن هم(باز بنظر بنده)نه آن بیتهائی را که بایست حذف کرده باشند.
اینها از کجا آمده است؟آیا فردوسی اینها را گفته بوده و نسخهنویسان قدیم آنها را حذف کردهاند؟یا آنکه دیگران اینها را سرودهاند و در نسخههای مختلف در حاشیهها الحاق کردهاند و از آنجاها به نسخهء بایسنغری و چاپهای کلکتّه و پاریس و ایران و بمبئی سرایت کرده است؟ بعضی از معاصرین ما اظهار عقیده کردهاند که هر تغییر و تبدیل و حکّ و اصلاح و اضافه و نقصانی که در شعر قدما شده است چون نتیجهء إعمال ذوق یا إعمال قضاوت یک نفر ایرانی بوده است محترم است و باید آن را پذیرفت!به این حساب نه تنها شاعران و سرایندگان شعر و نسخهنویسان و خوانندگان نسخ حقّ دارند هرچه راکه به دستشان میرسد تغییر بدهند و از خود چیزی گفته در وسط آن بگنجانند،همهء نانواها و قصّابها و علاّفها همچون خوانساری و اصفهانی و شیرازی و مشهدی(و بطور کلّی ایرانی) هستند حقّ دارند کتابهای گذشتگان را از نظم و نثر از مدّ ظر بگذرانند و هر بلائی میخواهند بر سر آنها بیاورند،و این حقّی است که تاکنون غالب نزدیک به عموم ایرانیان به خود دادهاند و عملی است که کردهاند.