خلاصه ماشینی:
3 چوب شجره در بم تنها وقتی عبد اللّه بن عامر خود به کرمان آمد-و این بر اثر شکایت منصور- الدین از مجوسیه بود-جمعی کثیر از زرتشتیان را بکشت و«مردم بم و نرماشیر بشرف اسلام مشرف شدند،و مسجدی که موسوم به مسجد حضرت رسول است (در بم)بساخت و پارهای چوب از شجرهای که مؤمنین درتحت آن با حضرت ختمی مآب بیعت کرده(بودند)4و حق سبحان در قرآن مجید میفرماید: لقد رضی (1)-اصطخری نام این حاکم را منصور بن خردین آورده است و گویا در جیرفت نیز کاخی داشته.
»3 این نکته باید گفته شود که حسن صباح پیشوای اسماعیلیه بعد از آنکه 71 ماه در قاهره پای تخت مصر بود و 71 ماه در اسکندریه و راه دریا سرگردان بود،«از آنجا به راه بغداد و خوزستان به اصفهان آمد-آخر ذی الحجه سنة ثلث و سبعین و اربعمائة(374 هـ-ژون 1801 م)-و از آنجا به یزد و کرمان شد و یک چندی دعوت کرد و باز به اصفهان آمد»4 (1)-بجای بنیمان (2)-سلجوقیان و غز در کرمان ص 13 (3)-سمط العلی ص 71 (4)-جامع التواریخ،چاپ دبیر سیاقی ص 81 بنابراین،تبلغات باطنیه از زمان سلطانشاه و برادرش تورانشاه کم و بیش در کرمان بوده است و بالاخره ایرانشاه با آنان روی خوش و موافق نشانداده،ص 903 ولی مواجه با مخالفت شدید روحانیون شده،و بالاخره لا طاعة للمخلوق«شیخ الاسلام و علماء انام و قضاة عهد بر خلع او متفق شده فتوی نوشتند که هرگاه پادشاهی الحاد و زندقه بر دین اسلام اختیار کند،خون او مباح باشد1و لا طاعة للمخلوق فی معصیة اللّه تعالی،و عوام را بر خروج فتوی دادند،و قبل از آنکه جمعه درآید و مراد و مقصود کاکابلیمان و سایر لئیمان و پادشاه بیدینان برآید،در سحرگاه شب پنجشنبه نفیر کردند و در و بام ایرانشاه فروگرفتند و کاکابلیمان و پیروان را و خاصان را به دوزخ فرستادند.